ذراع
ذرع: اندازه كردن طول پارچه با ذراع. در قاموس و اقرب آمده «ذَرَعَ الثَّوْبَ ذَرْعاً: قَاسَهُ بِالذِّرَاعِ » و ذراع چنانكه در دو كتاب فوق است از مرفق تا سر انگشت وسط دست ميباشد. در قرآن کریم، این واژه دو بار و به صورت مفرد و تثنیه آمده است.
«وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سِي ءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً ...» هود: 77 معنى تحت اللفظى «ضَاقَ ذَرْعُهُ » اين است كه: اندازه گيريش تنگ آمد و از اين جمله فرو ماندن و ناچار ماندن اراده ميشود معنى آيه چنين است:
چون فرستادگان ما پيش لوط آمدند غمگين شد و در كارشان فرو ماند زيرا بوضع قومش آشنا بود و ميترسيد ميهمانان را كه بصورت جوانها بودند از دست وى بگيرند.
«ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ» حاقّه: 32 يعنى سپس در زنجيريكه طول آن هفتاد ذراع است در آريدش.
آيا مراد از هفتاد ذراع بودن بيان طول واقعى زنجير است و يا مراد كثرت طول است و هفتاد گفتن مثل «إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً» است؟
بدرستى معلوم نيست گر چه احتمال اول قوى است و حمل بظاهر بهتر است. و در آن صورت قهرا ميان عمل كافر و اندازه زنجير تناسبى هست. و ميشود گفت كه اين شخص در زندگى دنيا بر زنجيرهاى بسيارى بسته بود و روح و دلش و فكر و عقيده اش در ميان زنجيرهاى اميال و شهوات و خود پسندى مقيد بود و همان زنجيرها در آخرت مجسم شده بلاى جانش خواهد گرديد، در اين صورت احتمال دوم قوى است و اللّه العالم. «وَ كَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَيْهِ بِالْوَصِيدِ» كهف: 18. يعنى: سگشان بازوهاى خويش را بر آستانه گشوده است.
منبع: قاموس قرآن، ج 3، ص: 13