تخت
گروه‌ها: اثاث

تخت

سریر: تخت، وسيله اى براى نشستن و نماد قدرت و دارايى. جمع آن «أَسِرَّة» و «سُرُر» است.

«سُرُر»، به معناى تختى است كه دارنده نعمت از سر شادى و سرور بر آن مى نشيند.[1] برخى آن را جايگاهى رفيع و معمولًا همراه با سرور و شادى دانسته اند.[2] سرر 6 بار در قرآن به كار رفته كه 5 بار آن مربوط به بهشت و يك بار درباره تختهاى دنياست.

تختهاى بهشتى:

قرآن از تختهاى بهشتى با واژگان «ارائك» و «سُرُر» ياد كرده است.

گرچه در آيات ذیل، بيشتر وصف بهشتيان تخت نشين مورد توجه است، اما به گونه اى مى توان ويژگي هاى تختها را نيز به دست آورد؛

1. بلند و گرانبها: «فِيها سُرُرٌ مَرفوعَه» (غاشيه/ 88، 13)؛ به نقل ابن عباس اين تختهاى بلند چنان است كه وقتى صاحبان آنها اراده نشستن بر آن كنند فرود مى آيد و پس از نشستن به حال نخست باز مى گردد.[3] اين احتمال نيز وجود دارد كه وصف «مَرفوعَه» اشاره به گرانبها بودن اين تختهاست و برخى نيز آنها را از قطعات طلا و مزين به زبرجد و ياقوت شمرده اند.[4] همچنين در تفسير آيه «عَلى سُرُرٍ مَوضونَه» (واقعه/ 56، 15) تختهاى بهشتى به هم پيوسته و داراى بافت مخصوصى از مرواريد و ياقوت [5] معرفى شده اند.

2. روبه روى هم: «و نَزَعنا ما فى صُدورِهِم مِن غِلٍّ إخوانًا عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلين» (حجر/ 15، 47)؛ از رسول خدا صلى الله عليه و آله در تفسير «عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلين» نقل شده كه هيچ كس پشت سر ديگرى را نمى نگرد.[6] برخى اين روايت را كنايه از آن دانسته اند كه در آنجا در پى عيب جويى از يكديگر نيستند، چون كينه ها از دلشان بيرون رفته است.[7]

3. چشم انداز زيبا: «انَّ الابرارَ لَفى نَعيم*عَلَى الارائكِ يَنظُرون». (مطفّفين/ 83، 22- 23)؛ بهشتيان بر تختها نشسته و از نگاه به مناظر زيبا و نعمتها لذت مى برند[8] و نيز در حالى كه بر تختها نشسته اند، به عذابهاى دردناكى كه كافران مغرور و خودخواه در نهايت ذلت و زبونى به آن گرفتارند مى نگرند[9] : «فَاليَومَ الَّذينَ ءامَنوا مِنَ الكُفّارِ يَضحَكون*عَلَى الاراكِ يَنظُرون» (مطفّفين/ 83، 34- 35).

4. در كنار يكديگر: «مُتَّكِينَ عَلى سُرُرٍ مَصفوفَةٍ». (طور/ 52، 20) تختها در كنار يكديگر به طور منظم چيده شده اند.

از مجموع آيات استفاده مى شود كه تختهاى بهشتى با اين ويژگيها به تقوا پيشگان، مؤمنان صالح، بندگان مخلص، مقربان و ابرار اختصاص دارد.

منابع:

دائرة المعارف قرآن كريم ؛ ج 7 ؛ ص362-363 و 365-366

قاموس قرآن، ج 3، ص254

مصباح المنير، ج 2، ص274

 

[1] . مفردات، ص 405؛ التحقيق، ج 5، ص 103،« سرر»

[2] . مجمع البيان، ج 10، ص 727

[3] . مجمع البيان، ج 10، ص 727؛ كشف الاسرار، ج 10، ص 471؛ غرائب القرآن، ج 6، ص 490

[4] . كشف الاسرار، ج 10، ص 471؛ مجمالبيان، ج 10، ص 727

[5] . جامع البيان، ج 27، ص 223- 224

[6] . همان، ج 27، ص 225؛ البرهان، ج 3، ص 374

[7] . الميزان، ج 12، ص 177

[8] . جامع البيان، ج 30، ص 130

[9] . همان، ص 138