أسماء بنت یزید
(فكيهه) دختر يزيد بن سكن انصارى. كنيه اش امّ عامر و به گفته برخى امّ سلمه است. او از قبيله اوس تيره بنى عبداشهل و مادرش امّ سعد دختر خزيم اشهلى و طبق برخى نقلها امّ بجاد بود. همسرش را ابوسعد و برخى ابوسعيد ياد كرده اند.
وى زمانى كه در شمار نخستين زنان بيعت كننده با پيامبر صلى الله عليه و آله قرار گرفت ، تازه جوان بود. پدر و برادرش (عامر) در غزوه احُد* شهيد شدند. در مسير بازگشت پيامبر صلى الله عليه و آله از صحنه احد به مدينه، هنگام عبور از محلّه بنى عبداشهل، اسماء در حال شيون و زارى بر پدر و برادر خود بود و به پيامبر عرض كرد كه با وجود شما، هيچ مصيبتى سنگين نيست و به شيون خود پايان داد. هنگام حفر خندق در سال پنجم هجرى مقدارى غذا تهيّه كرد و نزد پيامبر فرستاد. در غزوه ذى قِرد (غابه) در سال ششم هجرى كه شتران پيامبر به غارت رفته بودند، مردان را به شركت در غزوه وا مى داشت و همواره نگران سلامت پيامبر بود.
وى سال ششم هجرى جزو 4 زنى بود كه در صلح حديبيّه شركت جست و در بيعت* رضوان با پيامبر بيعت كرد. در جنگ با يهوديان خيبر* نيز حضور داشت و يكى از 20 زنى بود كه در اين جنگ شركت كرده بودند. او افزون بر اين، در فتح مكّه نيز همراه پيامبر بود. در حجّةالوداع*، اسماء كه افسار شتر پيامبر را در دست داشت، سنگينى نزول وحى بر پيامبر را هنگام نزول آيات سوره مائده، از نزديك مشاهده كرد. پس از پيامبر صلى الله عليه و آله اسماء در جنگ يرموك (منطقه شامات) در سال 13 هجرى شركت جست و با عمود خيمه، چند تن از سپاه روم را كشت و از آن پس، در شام سكنا گزيد. اسماء به پيامبر علاقه فراوانى داشت. يك بار هنگامى كه پيامبر به محلّه بنى عبداشهل آمد و در مسجد آنان نمازگزارد، پيامبر را به منزل خود دعوت، و از حضرت پذيرايى كرد كه همراهان پيامبر نيز به بركت آن حضرت از غذاى او سير شدند.
هنگامى كه زنان مدينه از او خواستند پرسشهاى خود را نزد پيامبر طرح كند، در حضور اصحاب چنان زيبا سخن گفت و پرسشهاى آنان را مطرح كرد كه مورد تحسين پيامبر قرار گرفت. در گفت وگو با پيامبر كمتر خجالت مى كشيد ، بدين جهت 81 روايت در زمينه هاى گوناگون از پيامبر نقل كرده و راوى ثقه (مورد اعتماد) شناخته شده است. ابن حنبل، بخشى از اثر خود را به روايات او اختصاص داده است. در مباحث قرآنى، رواياتى از اسماء درباره اسم اعظم در قرآن ، سوره قريش/ 106 و آيه 53 زمر/ 39 وجود دارد. اسماء را زنى ديندار، خردمند ، سخنور ، خادم پيامبر و مجاهد در راه خدا و بى توجّه به زيور دنيا وصف كرده اند. او به سال 70 هجرى از دنيا رفت و در قبرستان باب الصغير شام مدفون شد.
اسماء در شأن نزول:
زنان مسلمان در آغاز، پس از طلاق، عِدّه* نگه نمى داشتند تا اينكه اسماء از همسر خود طلاق* گرفت و آيه «وَ الْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ ...» (بقره/ 2، 228) نازل شد. به روايت ابى داود و ابن ابى حاتم از اسماء، حكم عدّه طلاق، نخستين بار درباره او نازل شده است.
منبع: دايرة المعارف قرآن كريم، ج 3، ص: 277