بلعام
گفته شده که «بلعام» همان کسی است که مشرکین ادعا می کردند به پیامبر(ص) آموزش می دهد «وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّما يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَ هذا لِسانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ».[1]
البته بین مفسرین در نام آن شخص اختلاف نظر وجود دارد؛ در مجمع البیان ذیل آیه مذکور چنین آمده: «....ابن عباس می گويد: قريش مى گفتند: بلعام- كه آهنگرى رومى و مسيحى در مكه بود- او را تعليم مى دهد. ضحاك گويد: مقصود سلمان فارسى است. قريش مى گفتند: پيامبر، داستانها را از سلمان فرا مى گيرد. مجاهد و قتاده می گويند، مقصود غلامى رومى از «بنى الحضرمى» است كه نامش «يعيش» يا «عائش» بود. و كتابى داشت. او اسلام آورد و نيكو مسلمانى بود. عبد اللَّه بن مسلم می گويد: در جاهليت، دو غلام مسيحى بودند از اهالى «عين التمر» كه نام يكى از آنها «يسار» و نام ديگرى «خير» و شغلشان تيز كردن شمشيرها بود. آنها كتابى به زبان خويش داشتند كه قرائت مى كردند. پيامبر هر گاه از كنار آنها مى گذشت، توقف مى كرد و به خواندن آنها گوش مى داد. قريش گفتند: پيامبر از آنها ياد مى گيرد.
در زبدة التفاسیر آمده: «منظور مشرکین «جبر رومی» غلام عامر بن حضرمی بود. و گفته شده که آنان دو غلام به نامهای «جبر» و «یسار» بودند که در مکه شمشیر می ساختند، و آنان تورات و انجیل می خواندند و پیامبر(ص) بر آنان عبور می کرد و به آنچه که می خواندند گوش می داد. و گفته شده که او «عائش» یا «یعیش» غلام حویطب بن عبد العزی بود.... وگفته شده که او «سلمان فارسی» بود ... واز ابن عباس روایت شده که قریش گفتند: «بلعام» به او آموزش می دهد و او یک رومی نصرانی بود که در مکه ساکن بود.
در تفسیر مراغی آمده: «او «جبر رومی» غلام ابن حضرمی است که تورات و انجیل را می خواند و پیامبر- آنگاه که اهل مکه آزارش می دادند - در کنار او می نشست».
در تفسیر التفسير المنير في العقيدة و الشريعة و المنهج آمده: «او (جبر رومی) غلام عامر بن حضرمی نصرانی بود که تورات و انجیل را می خواند، و او آهنگری بود، و پیامبر- آنگاه که اهل مکه آزارش می دادند- بر او وارد می شد و در کنارش می نشست.
منابع:
تفسير المراغي، ج 14، ص141
التفسير المنير في العقيدة و الشريعة و المنهج، ج14، صص231-232
زبدة التفاسير، ج 3، ص610
مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 6، ص595
[1] . و به يقين مى دانيم كه آنان مى گويند:» (اين قرآن را) تنها بشرى به او مى آموزد. «در حالى كه زبان كسى كه به او نسبت مى دهند مبهم (و غير عربى) است و اين (قرآن، به) زبان عربى روشن است. (نحل/103)