مَنّ
«منّ» در لغت به گفته بعضى، قطرات كوچكى همچون قطرات شبنم است كه بر درختان مى نشيند و طعم شيرينى دارد[1] يا به تعبير ديگر يك نوع صمغ و شيره درختى است با طعم شيرين، و بعضى گفته اند طعم آن شيرين توأم با ترشى بوده است.
طبق روايتى كه از پيامبر اكرم (ص) نقل شده كه فرمود: «الكمأة من المنّ: قارچ نوعى از منّ است.»[2] معلوم مى شود "منّ" قارچهاى خوراكى بوده كه در آن سرزمين مى روئيده.
بعضى ديگر گفته اند مقصود از "منّ" تمام آن نعمتهايى است كه خدا بر بنى اسرائيل "منت" گذارده، و "سلوى" تمام مواهبى بوده كه مايه آرامش آنها مى شده است.
در تورات مى خوانيم كه "منّ" چيزى مثل تخم گشنيز بوده كه شب در آن سرزمين مى ريخته، و بنى اسرائيل آن را جمع كرده مى كوبيدند و با آن نان درست مى كردند كه طعم نان روغنى داشته است.
احتمال ديگرى نيز وجود دارد و آن اينكه در اثر بارانهاى نافعى كه به لطف خداوند در مدت سرگردانى بنى اسرائيل در آن بيابان مى باريد، اشجار آن محيط، صمغ و شيره مخصوصى بيرون مى دادند و بنى اسرائيل از آن استفاده مى كردند. بعضى ديگر نيز احتمال داده اند كه "منّ" يك نوع عسل طبيعى بوده كه بنى اسرائيل در طول حركت خود در آن بيابان به مخازنى از آن مى رسيدند، چرا كه در حواشى بيابان تيه، كوهستانها و سنگلاخهايى وجود داشته كه نمونه هاى فراوانى از عسل طبيعى در آن به چشم مى خورده است.
اين تفسير به وسيله تفسيرى كه بر عهدين (تورات و انجيل نوشته شده) تاييد مى شود آنجا كه مى خوانيم: «اراضى مقدسه به كثرت انواع گلها و شكوفه ها معروف است، و بدين لحاظ است كه جماعت زنبوران همواره در شكاف سنگها و شاخ درختان و خانه هاى مردم مى نشينند، بطورى كه فقيرترين مردم عسل را مى توانند خورد.»[3]
منبع: تفسير نمونه، ج 1، صص262-264؛ با اندکی تصرف
[1]. مفردات راغب ماده منّ.
[2]. کافی، ج6، ص370
[3]. قاموس كتاب مقدس صفحه 612.