سائبه
سائبه شترى بوده كه دوازده و به روايتى ده بچه مى آورد، آن را آزاد مى ساختند و حتى كسى سوار بر آن نمى شد و بهر چراگاهى وارد مى شد آزاد بود و از هر آبگاه و چشمه اى آب مى نوشيد كسى حق مزاحمت آن را نداشت، تنها گاهى از شير آن مى دوشيدند و به مهمان مى دادند (از ماده سيب به معنى جريان آب و آزادى در راه رفتن است).
آیه «ما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَ لا سائِبَةٍ وَ لا وَصِيلَةٍ وَ لا حامٍ[1] » نیز به چهار"بدعت" نابجا كه در ميان عرب جاهلى معمول بود، اشاره دارد؛ آنها بر پاره اى از حيوانات به جهتى از جهات علامت و نامى گذارده و خوردن گوشت آن را ممنوع مى ساختند و يا حتى خوردن شير و چيدن پشم و سوار شدن بر پشت آنها را مجاز نمى شمردند، گاهى اين حيوانات را آزاد مى گذاشتند كه هر راهى مى خواهند بروند و كسى متعرض آنها نمى شد يعنى عملا حيوان را بلا استفاده و بيهوده رها مى ساختند.
لذا قرآن مجيد مى گويد:" خداوند هيچيك از اين احكام را به رسميت نمى شناسد، نه" بحيره" اى قرار داده و نه" سائبه" و نه" وصيله" و نه" حام" (ما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَ لا سائِبَةٍ وَ لا وَصِيلَةٍ وَ لا حامٍ)
منبع: تفسیر نمونه، ج5، صص102- 103
[1]. مائده/103