عبد الله بن اُبی
گروه‌ها: اشخاص

عبد الله بن ابی

عبداللّه بن ابىّ بن سَلُّول خزرجى و از تيره بنو غَنم و از سران منافقان است.[1] وى از جمله افرادى است كه پيوسته در حال مكر و توطئه عليه اسلام و مسلمين بود.[2] مفسّران، آيه 11 سوره نور را درباره وى و ديگر منافقان دانسته اند كه در داستان افك به برخى همسران پيامبر تهمت زدند و عبداللّه از جمله رهبران اين توطئه شوم بود.[3] نيز مفسّران، آيه 33 سوره نور را درباره وى دانسته اند كه كنيزان خود را براى كسب درآمد مجبور به زنا مى كرد و آيه، وى را از اين عمل برحذر داشت.[4] همچنين، آيه 9 سوره حجرات را درباره وى دانسته اند كه قصد داشت با درگيرى دوباره جنگهاى كهنه اوس و خزرج را تجديد نمايد[5] و نيز آيه 8 سوره منافقون را درباره وى دانسته اند كه در غزوه بنى المصطلق نعره زنان گفت: اگر به مدينه برگشتيم قطعاً افراد ذليل را از شهر اخراج مى نماييم و مقصود وى رسول خدا صلى الله عليه و آله و يارانش بود.[6]

به روایت مقاتل آیه «زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَياةُ الدُّنْيا وَ يَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ»[7] در باره عبد اللّه ابن ابى و يارانش كه به ضعفاء و بينوايان مسلمين مى خنديد و آنها را مسخره مى كردند نازل شده است. البته در مجمع البیان برای آیه مذکور سه شأن نزول ذکر شده است: اول؛ قول ابن عباس كه مي گويد: آيه درباره ابو جهل و ديگر رؤساء قريش نازل شد كه نعمت هاى دنيا برايشان فراهم گسترده بود و تهى دستان از مؤمنين چون «عبد اللَّه بن مسعود، عمّار، بلال و جناب» را مسخره مي كردند و مي گفتند اگر محمّد پيغمبر بود اشراف و ثروتمندان قريش دور او را مي گرفتند. دوم؛ قول «مقاتل» كه معتقد است آيه درباره «عبد اللَّه بن ابى» و يارانش نازل شد كه ضعفاء مؤمنين را مسخره مي كردند. سوم؛ قول «عطا» كه مورد نزول آيه را رؤساء يهود از بنى قريظه و بنى نظير و بنى قينقاع مي داند كه اينان مهاجران فقير را مسخره مي كردند.

منابع:

فرهنگ قرآن ج20، ص50

مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 2، ص541

 

[1]جمهرة انساب العرب، ص 354؛ كتاب النسب، ص 284.

[2]تاريخ طبرى، ج 2، ص 109 و 182.

[3]جامع البيان، ج 10، جزء 18، ص 114؛ الكشاف، ج 3، ص 217؛ تفسير مبهمات القرآن، بلنسى، ج 2، ص 252- 253.

[4]الكشاف، ج 3، ص 239؛ تفسير مبهمات القرآن، ج 2، ص 257؛ مجمع البيان، ج 7- 8، ص 221.

[5]جامع البيان، ج 11، جزء 26، ص 389؛ الكشاف، ج 4، ص 364.

[6]جامع البيان، ج 14، جزء 28، ص 143-/ 147؛ مجمع البيان، ج 9-/ 10، ص 442.

[7]بقره: آیه212