عبد مناف بن قصىّ
هشام بن محمد بن سائب كلبى از قول پدرش نقل مى كرد كه چون قصىّ بن كلاب در گذشت پسرش عبد مناف بن قصىّ عهده دار كارهاى او شد و سالارى قريش را به دست گرفت و مقدارى از زمينهاى مكه را علاوه بر آنچه كه قصى تعيين كرده بود براى قوم خود مشخص ساخت. و هنگامى كه خداوند متعال اين آيه را بر پيامبر نازل فرمود كه «و بترسان خويشاوند نزديك خود را» آن حضرت فقط اعقاب عبد مناف را مشمول آن حكم دانست و ايشان را براى انذار فرا خواند.
هشام بن محمد بن سائب كلبى از پدرش روايت مى كند عبد مناف داراى شش پسر و شش دختر شد، مطّلب بن عبد مناف كه بزرگتر پسر او بود و هموست كه ضمن مسافرتهاى بازرگانى خود با نجاشى در مورد بازرگانى قريش در حبشه پيمان بست، هاشم بن عبد مناف كه نامش عمرو بود و هموست كه قرارداد بازرگانى قريش با هرقل را بست- زيرا او به شام رفت و آمد مى كرد- و عبد شمس بن عبد مناف و تماضر و حنّة و قلابة و برّة و هاله دختران عبد مناف، و مادر ايشان عاتكه كبرى دختر مرّة بن هلال بن فالج بن ثعلبة بن ذكوان بن ثعلبة بن بهثة بن سليم بن منصور بن عكرمة بن خصفة بن قيس بن عيلان بن مضر بود، و نوفل بن عبد مناف و او كسى است كه با خسرو قرار داد بازرگانى قريش را به عراق بست، و ابو عمرو بن عبد مناف، و ابو عبيد بن عبد مناف كه در كودكى در گذشت و مادر ايشان واقده دختر ابو عدى بود، و ابو عدى عامر بن عبد نهم بن زيد بن مازن بن صعصعة است، و ريطة دختر عبد مناف كه مادر بنى هلال بن معيط از خاندانهاى بنى كنانة بن خزيمه است و مادرش از قبيله ثقيف است.
منبع: ترجمه الطبقات الكبرى،ج 1،ص:62