أهتم
گروه‌ها: اشخاص

أهتم

اطلاع دقیقی از زندگی وی یافت نشد و آنچه در روایات اسباب النزول آمده این است که وی یکی از بزرگان نصرانی و جزو هیأت همراه نجران به سوی مدینه بود.

از امام صادق علیه السلام روايت است كه فرمود: نصاراى نجران وقتى براى وفد و شرفيابى حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله حركت مى كردند، سه نفر از بزرگانشان به نام اهتم و عاقب و سيد با آنان همراهى نمودند، در مدينه وقتى موقع نمازشان رسيد، ناقوس نواخته به نماز ايستادند، اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله عرضه داشتند: يا رسول اللَّه اين مسجد تو است، مسجد اسلام است، چرا بايد در اينجا ناقوس بنوازند؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: كارى به كارشان نداشته باشيد، بعد از آنكه از نمازشان فارغ شدند، به رسول خدا صلی الله علیه و آله نزديك شده، پرسيدند: مردم را به چه دينى دعوت مى كنى؟

فرمود: به شهادت دادن به اينكه جز اللَّه معبودى نيست و اينكه من فرستاده خدايم و اينكه عيسى علیه السلام بنده اى است مخلوق كه مى خورد و مى نوشيد و سخن مى گفت پرسيدند: اگر مخلوق و بنده بود پدرش كه بود؟، در اينجا به رسول خدا صلی الله علیه و آله وحى شد كه به ايشان بگو: شما درباره آدم چه مى گوئيد؟ آيا بنده اى مخلوق بود، مى خورد و مى نوشيد و سخن مى گفت و عمل زناشويى انجام مى داد يا نه؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله همين سؤالات را از ايشان كرد، جواب دادند: بله بنده اى مخلوق بود و كارهايى كه برشمردى مى كرد، فرمود: اگر بنده بود و مخلوق پدرش كه بود؟ مسيحيان مبهوت و مغلوب شدند و خداى تعالى اين آيه را فرستاد:

" إِنَّ مَثَلَ عِيسى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ..." و نيز اين آيه را كه فرمود:" فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ- تا جمله- فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ". رسول خدا صلی الله علیه و آله به ايشان فرمود: پس با من مباهله كنيد، اگر من صادق بودم لعنت خدا بر شما نازل شود و اگر كاذب باشم لعنتش بر من نازل شود، مسيحيان گفتند: با ما از در انصاف درآمدى، قرار گذاشتند همين كار را بكنند، وقتى به منزل خود برگشتند، رؤسا و بزرگانشان مشورت كردند و گفتند: اگر خودش با امتش به مباهله بيايند، مباهله مى كنيم چون مى فهميم كه او پيغمبر نيست و اگر خودش با اقرباءش به مباهله بيايد مباهله نمى كنيم، چون هيچكس عليه زن و بچه خود اقدامى نمى كند، مگر آنكه ايمان و يقين داشته باشد كه خطرى در بين نيست و در اين صورت او در دعويش صادق است، فردا صبح به طرف رسول خدا روانه شدند، ديدند كه تنها رسول خدا صلی الله علیه و آله و على بن ابى طالب و فاطمه و حسن و حسين ع براى مباهله آمده اند، نصارا از اشخاص پرسيدند: اينان چه كسانى هستند؟ گفتند: اين مرد پسر عم و وصى و داماد او است و اين دخترش فاطمه س است و اين دو كودك، دو فرزندانش حسن و حسين ع هستند، نصارا سخت دچار وحشت شدند و به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرضه داشتند: ما حاضريم تو را راضى كنيم، ما را از مباهله معاف بدار، رسول خدا صلی الله علیه و آله با ايشان به جزيه مصالحه كرد و نصارا به ديار خود برگشتند.

منبع: تفسير القمي، ج 1، ص: 104