جحفه
گروه‌ها: جای ها

جحفه

جحفه یکی از میقاتهای پنجگانه حج و عمره است. بررسی و مطالعه پیرامون این میقات از نظر جغرافیایی، تاریخی، فقهی، وضع کنونی وراههای منتهی به آن، در خور اهمیت است; به ویژه آن که جحفه یکی از دو میقاتی است که حجاج ایرانی در موسم حج از آنها محرم میشوند.

نگاهی گذرا به اهمیت جحفه:

جحفه به عنوان یک منطقه جغرافیایی، به جهات یاد شده در زیر اهمیت و شهرت یافته است:

1 ـ یکی از منازل هجرت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بوده است.

2 ـ چهار راهی است که دو راه به سمت حرمین شریفین، راهی به سوی بندر ینبع و راه چهارمی، از طریق ساحل، به سمت شام از آن منشعب میشود.

3 ـ عامل مذهبی; زیرا جحفه یکی از میقاتهای پنجگانه است که پیامبر اسلام ص ـ معین کرد تا حاجیان از آنجاها محرم شوند.

4 ـ گاهی عامل چهارم نیز به این جهات افزوده میشود و آن عبارت از جنبه تاریخی آن است; زیرا جحفه پس از دورانی عمران و آبادی، دچار عقب ماندگی و خرابی گشته که توجه پژوهشگران را به خود جلب میکند تا پیرامون آن بررسی و مطالعه کنند.

برای تبیین این جهات و جوانب، خوب است بحث را چنان تنظیم کنیم که موضوعات یاد شده در زیر نیز روشن شود:

1 ـ نام قدیمی جحفه.

2 ـ موقعیت جغرافیایی جحفه.

3 ـ پیشینه تاریخی جحفه.

4 ـ وضع کنونی جحفه.

5 ـ دلیل فقهی میقات بودن آن.

6 ـ راههای منتهی به جحفه.

نام جحفه

جحفه در زمان قدیم به نام «مَهْیَعَه» شناخته میشده است که بنابر مشهور، به همین صورت; یعنی بافتح میم، سکون هاء وفتح یاء و عین ضبط شده است. اما به گفته «سیاغی»، «قاضی عیاض» از بعضی از علما نقل کرده که آن را با کسر هاء صحیح میدانستند. البته به نظر قاضی عیاض این قول غیر مشهور است.

«مهیعه» از ماده هاع هیعاً ـ با فتح هاء ـ و هیعاناً گرفته شده که به معنای انبساط و باز شدن است و یا از ماده هاع هِیاعاً ـ با کسر هاء ـ گرفته شده که به معنای وسعت و گسترش میباشد.

«خلیل» در این باره گفته است: «طریقٌ مهیّع»; «راه باز» از ریشه مهیّع، وبلدٌ مهیّع: شهر وسیع. چنانکه ابو ذؤیب گفته است: فاحتشهن من سواء وماؤه بئر وعائده طریق مهیّع شاید این نامگذاری به مناسبت وسعت و گستردگی وادی جحفه بوده است; زیرا این وادی از انتهای وادی خرار، که غدیر آغاز میشود، تا ساحل دریا گسترده است.

مهیعه بعدها «الجحفة» نامیده شد بی هیچ اختلاف نظری ـ با ضمّ جیم، سکون حاء مهمله وفتح فاء ضبط گردید و آخرش تاء گرد (نقطه دار) است.

در کتاب «صحاح»، جحفه بدون الف و لام آمده اما در بسیاری از کتابها با الف و لام است.

شاید این سرزمین به این جهت جحفه نامیده شده که میگویند در داستان برادران «عاد»، که لغت دانان آن را از کلبی، مورخ (م 204ه.) نقل کردهاند، سیلی آمد و آن را طعمه خود قرار داد و همه چیز را ربود

به گفته کلبی، وقتی که «عمالیق» (فرزندان عملیق بن لاوذ بن ارم)، «بنی عبیل» (برادران عاد بن عوض بن ارم) را از یثرب بیرون کردند، آنان در جحفه فرود آمدند ـ که آنجا هنوز مهیعه نامیده میشد ـ و سیل ویرانگری جاری شد و آنها را ربود و با خود برد و از آن زمان جحفه نامیده شد.

در برخی از روایات که از پیامبر اسلام ـ ص ـ نقل شده، با هر دو نام از آن یاد شده است; چنانکه هشام بن عروه از پدرش از طریق عایشه از آن حضرت نقل کرده است که چون هنگام هجرت و ورود آن بزرگوار به مدینه، این شهر آلوده به وبا بود، حضرت برای رفع این بیماری چنین دعا کرد: «أللّهمّ انقل وباء المدینة الی مهیعة»; «خدایا! وبای مدینه را به مهیعه منتقل کن.»

در روایت دیگری که بخاری ـ باز ـ از طریق هشام از پدرش از عایشه، درباره هجرت پیامبر نقل کرده آمده است:

عایشه میگوید: پس از آن که پیامبر اسلام به مدینه هجرت کرد، ابو بکر و بلال بیمار شدند وتب کردند، من نزد آن دو رفتم و احوال پرسی کردم، آنگاه به حضور پیامبر رسیدم و بیماری آنها را خبر دادم. پیامبر چنین فرمود:اللّهم حبّب الینا المدینة کحبّنا مکة أوأشدّ، وصححها، وانقل حمّاهاالیالجحفة: خدایا مدینه را همچون مکه یا بیش از آن نزد ما محبوب گردان و آن را سالم کن و تب آن را به جحفه منتقل فرما.»

همچنین هر دو نام در پارهای از احادیث اهل بیت آمده است; چنانکه در حدیث صحیحی که ابو ایوب خزار از امام صادق ـ ع ـ نقل کرده ـ و در آینده به آن استناد خواهیم کردـ حضرت فرمود: میقات اهل مغرب جحفه است که نام آن نزد ما مهیعه است.

این هر دو نام همچنان در کتب اسلامی مورد استعمال بوده، اما بعدها نام مهیعه متروک گشت و امروز این سرزمین، چه در میان اهل آن منطقه و چه در میان دیگران، تنها به «جحفه» معروف است.

موقعیت جغرافیایی جحفه

جغرافی دانان کهن برای مشخص ساختن موقعیت جغرافیایی هر محلی که در مسیر راه معروفی قرار دارد از دو شیوه استفاده میکردند:

1 ـ نام دو شهری را که راه از یکی شروع و به دیگری ختم میشود ذکر

2 ـ مسافت آن محل تا یکی از دو شهر را ـ که در آغاز و انتهای راه قرار دارند ـ با مقیاس «منزل» (مرحله)، مشخّص کردهاند; بدین صورت که: فلان محل تا مکه دو منزل فاصله دارد یا فلان نقطه تا کوفه سه منزل راه است.

فقها در مورد جحفه، از جغرافیدانان پیروی کردهاند و موقعیت جغرافیایی آن را با همین دو شیوه بیان کردهاند. اینک نمونههایی از آن را میآوریم:

جوهری در صحاح و ابن منظور در لسان العرب در تعیین موقعیت جغرافیایی جحفه گفتهاند: «جحفه محلی است بین مکه و مدینه.»

بدیهی است چنین تعبیری، موقعیت جغرافیایی آن را به صورت دقیق مشخص نمیکند; زیرا بین مکه و مدینه سرزمینها ومناطق متعددی وجود دارد. در این میان برخی خواستهاند موقعیت آن را دقیقتر معرفی کنند، از این رو گفتهاند: «جحفه منزل یا محلی است بین مکه و مدینه، نزدیک رابغ، بین بدر و خلیص»، این گونه تعیین موقعیت را در مصباح المنیر فیومی و مجمع البحرین طریحی مشاهده میکنیم

در مورد این موقعیت، اگر توجه داشته باشیم که آبادیهایی که در این مسیر بین بدر و خلیص واقع شده، فقط «رابغ» و «مستوره» است و قرینهای را که این دو نفر ذکر کردهاند; یعنی نزدیکی جحفه به رابغ نه به مستوره ـ در نظر بگیریم، موقعیت آن بهتر روشن میگردد.

در تشخیص بدر و خلیص و رابغ نیز میتوانیم از روش قدیمی دیگر استفاده کنیم که عبارت است از پرسش از مردم منطقه. در این صورت موقعیت دقیق آن کاملا روشن میگردد. تا اینجا نمونههایی از سخنان دانشمندان را با استفاده از شیوه نخست بیان کردیم.

گروه دیگر، بر اساس شیوه دوّم، مسافت آن را، به اختلاف، به چند صورت یاد شده در زیر مشخص کردهاند:

ـ سه منزل راه تا مکه.

ـ چهار منزل راه تا مکه.

ـ پنج منزل راه تا مکه.

ـ شش منزل راه تا مدینه.

البته اختلاف در فاصله جحفه تا مکه ـ از سه منزل تا پنج منزل ـ ناشی از اختلاف در مفهوم «منزل» و «راه» در سخنان آنها است; زیرا کسانی که فاصله آن را تا مکه سه منزل ذکر کردهاند مقصودشان از منزل، فاصله بین دو منزل، ومقصودشان از راه، راه هجرت است که منازل آن از مکه تا جحفه به این ترتیب است: مکه ـ عُسفان ـ خیمه امّ معبد ـ جحفه. بنابراین فاصله بین مکه و عُسفان یک منزل، فاصله بین عسفان و خیمه ام معبد منزل دیگر و فاصله بین خیمه و جحفه نیز منزل سوم محسوب میشود.

کسی هم که این فاصله را پنج منزل دانسته مقصودش از منزل، مقدار مسافت یک منزل، ومقصودش از راه، جاده سلطانی است و منازل واقع در این راه، پس از مکه بدین قرار است: 1 ـ جموم 2 ـ عُسفان 3 ـ دف 4 ـ طارف 5 ـ جحفه.

همچنین کسانی که این فاصله را چهار منزل دانستهاند، مقصودشان از منزل، مسافت یک منزل، ومقصودشان از راه، جاده سلطانی است، منتها منزل طارف را حذف کردهاند زیرا این منزل در برخی از نقشهها ذکر نشده است.

برخی از فقهای معاصر، در تعیین موقعیت جغرافیایی جحفه از مقیاس کیلومتر استفاده کردهاند; از آن جمله ]مرحوم آیةالله العظمی[ گلپایگانی است که در رساله «مناسک حج» خود فاصله بین مکه و جحفه را دویست و بیست کیلومتر ـ تقریباً ـ معرفی کرده است.

همچنین «آن مرحوم» گفته است: «میقات اهل شام جحفه است که محلی است در شمال غربی مکه که بین آن دو، 187 کیلومتر فاصله است.

اما مسافت جحفه تا مکه بر اساس نقشه راههای کشور عربستان که از طرف وزارت ارتباطات این کشور منتشر شده، به این کیفیت است: فاصله بین مکه تا فرودگاه رابغ 180 کیلومتر، و از این فرودگاه تا جحفه 9 کیلومتر که جمعاً بالغ بر 189 کیلومتر میشود.

منازل و مناطقی که امروز در این راه از مکه تا جحفه واقع شده، بدین قرار است: ـ مکه ـ جموم ـ عسفان ـ خلیص ـ دوراهی ـ صعبر ـ رابغ ـ جحفه.

چنانکه بعداً توضیح خواهیم داد، کسی که از سمت مکه حرکت میکند باید به سمت راست پیچیده، به جحفه برسد و کسی که از مدینه عازم جحفه است باید به سمت چپ بپیچد.

اما کسانی که فاصله جحفه تا مدینه را شش منزل معرفی کردهاند، مقصودشان از «منزل» مسافت یک منزل، و مقصودشان از «راه» باز جاده سلطانی است. منازلی که در این راه قرار گرفته بدین ترتیب است: 1 ـ فریش 2 ـ مسیجید 3 ـ سقیا 4 ـ بئر مبیریک 5 ـ ابواء 6جحفه.

از مجموع آنچه گفتیم و بر اساس آنچه در نقشهها ثبت شده، چنین نتیجه میگیریم که:

1 ـ جحفه در سمت شرق رابغ ـ اندکی متمایل به سمت جنوب ـ واقع شده است.

2 ـ از یکی ازدو راه یاد شده در زیر، که از جاده عمومی مدینه ـ مکه منشعب میشود، میتوان به جحفه رسید:

الف ـ از مرکز شهر رابغ که 22 کیلومتر راه است.

ب ـ از فرودگاه رابغ که 9 کیلومتر راه است.

وضع جحفه در زمان قدیم

داستان آمدن بنی عبیل به جحفه، پس از اخراج آنان از یثرب توسط عمالیق که به آن اشاره کردیم، حاکی از قدمت جحفه است و نشان میدهد که تاریخ آن به پیش از ظهور اسلام برمیگردد.

«زبیدی» میگوید: «این سرزمین مهیعه نامیده میشد تا آن که بنو عبیل در آنجا سکونت گزیدند. عبیل، با لام بر وزن امیر است اما برخی آن را بنو عُبید با دال، بر وزن زبیر ضبط کردهاند که درست نیست.

بنو عبیل برادران عاد بن عوص بن ارم بودند که به دست عمالیق فرزندان عملیق بن لاوذ بن ارم از یثرب بیرون شدند. پس از سکونت بنو عبیل در محل جحفه، سیل ویرانگری جاری شد و از این جهت آنجا «جحفه» نامیده شد. ابن درید این معنا را از ابن کلبی نقل کرده است»

به گفته قلقشندی: «عمالیق قبیلهای از عرب «عاربه» و عرب «بائده» بودند. آنان از نسل عملیق (یا عملاق) بن لاوذ بن ارم بن سام بن نوح ـ ع ـ بودند و از نظر بلندی قامت و درشتی اندام، ضرب المثل بودند» طبری مینویسد: گروههایی از این قوم در مناطق مختلف پراکنده شدند. مردم شرق واهالی عمان و بحرین و حجاز از نژاد آنان بودند. پادشاهان عراق و جباران شام و فراعنه مصر نیز از این قوم بودند.

«قلقشندی» به نقل از ابن کلبی، بنو عبیل را با دال ضبط کرده، میگوید: «بنو عبید قبیلهای از عرب «بائده» بودند. ابن کلبی گفته است: آنان از نسل عبید بن ارم بن سام بن نوحـ ع ـ بودند. اما بعضی نسب عبید را چنین نوشتهاند: عبید بن صداد (شداد) بن عاد بن عوص بن سام. ]ابن خلدون[ در ]کتاب[ «العبر» میگوید: محل سکونت آنان در جحفه، بین مکه و مدینه بود که میقات احرام برای اهل مصر است، اما بعدها بر اثر سیل به هلاکت رسیدند. گفته میشود که جحفه بین مکه و مدینه قرار دارد و به این جهت جحفه نامیده شده که سیل آن را ویران و خراب کرد (از ماده جحف).

مسعودی میگوید: بنیانگذار شهر مدینه یکی از افراد این قوم به نام یثرب بن باسة بن مهلهل بن ارم بن عبیل بود. اما به عقیده سهیلی، بنیانگذار یثرب، ارم پسر عبیل بوده است.

در هر حال به نظر میرسد که جحفه پس از آن سیل، آباد شده و تا قرن پنجم هجری همچنان آباد بوده است; زیرا جغرافیدانی مانند بکری (م487ه.) از آن یاد کرده، چنین مینویسد: «جحفه آبادی گسترده و پهناوری است که ]مسجد آن [دارای یک منبر است» آنگاه میافزاید: در ابتدای آن ـ از سمت مدینه ـ در محلهای بنام «عزور» مسجد النبی ـ ص ، و در آخرش ـ در سمت مکه ـ در کنار دو ستون، مسجد الائمه قرار دارد.

گویا این آبادی در قرن ششم خراب شده است. این معنا از سخنان «یاقوت» (م626ه.) استفاده میشود. وی میگوید: «جحفه ـ با ضم جیم و سکون هاء ـ آبادی بزرگی بوده که ]مسجدش [دارای منبری بوده... اما اکنون ویران شده است» به نظر میرسد جحفه تا زمان ما همچنان ویران بوده است و شاید به علت آن، تحول و دگرگونی مربوط به آبادیهای کناره جادههای عمومی است; زیرا وقتی که مسیر جاده عوض میشود، این گونه آبادیها که از طریق مسافران و رهگذران درآمد دارند، متروک واقع شده، عوائد خود را از دست میدهند و رو به ویرانی میروند. چنانکه از گزارش جهانگردان مصری و مغربی استفاده میشود راه مدینه منوره به سوی مکه که از مسیر بدر و جحفه عبور میکرده بعدها تغییر مسیر داده از بدر، مستوره و رابغ عبور میکرده است. این بود آنچه از تاریخ قدیم این میقات; به ویژه در دوره اسلامی به دست آوردیم. از مجموع آنچه گفتیم چنین نتیجه میگیریم:

1 ـ جحفه تا قرن پنجم هجری آبادی بزرگی بوده که ]مسجدش[ دارای منبری بوده است.

2 ـ نخستین محله آن ـ از سمت مدینه منوره ـ عزور نامیده میشده و در آن مسجدی بنام مسجد النبی قرار داشته که مسجد جامع بوده و منبری جهت ایراد خطبه در نماز جمعه داشته است.

3 ـ در انتهای آن ـ در سمت مکه ـ مسجد دیگری بنام مسجد الائمه وجود داشته است.

4 ـ همچنین در انتهای آن ـ باز در سمت مکه ـ دو ستون وجود داشته که نشانه مرز میقات یا انتهای آن بوده است.

منبع: http://www.hawzah.net