أعور بن بشامة
اطلاعی از زندگی وی موجود نیست ولی آنچه در روایت آمده این است که وی حکمی بود از طایفه بنی عمرو بن تمیم و از قوم بنی العنبر بود که بین طایفه خود و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حکم کرد و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بدان حکم خشنود و راضی شد. داستان بدن صورت نقل شده: قومى از بنى العنبر از طوائف بنى عمرو بن تميم بودند كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله لشگرى به فرماندهى عيينة بن حصن الفزارى براى آنان فرستاد وقتى آنها ديدند كه عيينة نزديك شده عيال و فرزندان خود را گذاشتند و فرار نمودند عيينة فرزندان ايشان را به اسيرى به مدينه آورد بعد از اين قضيّه پدران اسيران مزبور نزد رسول خدا صلى اللّه عليه و آله آمدند و با دادن فديه فرزندان خود را خواستند و هنگامى وارد مدينه شدند كه رسول خدا در حجره خود در خواب قيلوله بود فرزندانى كه اسير بودند چون پدران خود را ديدند به زارى افتاده و سخت گريستند و قوم مزبور با صداى بلند پيامبر را از پشت حجره صدا ميزدند و مى گفتند يا محمّد نزد ما بيا، از اثر فرياد آنان پيامبر از خواب برخاست، جبرئيل در آن وقت آمد و گفت يا رسول اللّه از ميان آنان شخصى را حكم قرار بده پيامبر به آنان فرمود كه سبرة بن عمرو را كه بر آئين خود آنها بوده حكم قرار دهند آنها راضى شدند سبرة گفت چون عموى من از من بزرگتر است حكميّت را به او واگذار مينمايم و اين شخص اعور بن بشامه بود پيامبر به او فرمود كه حكم نمايد او گفت نيمى از اين اسراء فديه داده و آزاد شوند و نيمى ديگر بدون دادن فديه آزاد گردند رسول خدا فرمود بدين حكم خشنود و راضى هستم سپس آيات ابتدائی سوره حجرات نازل گرديد.
منبع: نمونه بينات در شأن نزول آيات، ص: 740