أسعد بن زراره
أسعد بن زُرارِه( أسعد الخير) ابوامامة بن زرارة بن عُدَس خزرجى؛
او از تيره بنى نجّار و از يكتا پرستان عصر جاهلى بود. نقلها درباره اسلام وى متفاوت است؛ بنا به نقلى او همراه ذكوان بن عبد قيس به مكّه آمد و با شنيدن آوازه پيامبر صلى الله عليه و آله نزد حضرت رفته، مسلمان شد و براساس روايت ديگرى، وى با 6 يا 8 نفر از مردم مدينه در مكّه و در عقبه با پيامبر صلى الله عليه و آله ملاقات كرد و اسلام آورد، به هر روى، وى از نخستين اسلام آورندگان مدينه بود و با تبليغ او اسلام به آنجا راه يافت.
أسعد در سال بعد با 12 نفر از مردم خزرج به ديدار پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و در نخستين بيعت عقبه شركت كرد و چون حضرت، مصعب بن عمير را براى تبليغ اسلام با آنان همراه كرد، وى ميزبانى مصعب را به عهده گرفت. أسعد پيش از آمدن مصعب به مدينه و بنا به نقل واقدى، حتى پس از آن، مسلمانان مدينه را در نمازهاى پنج گانه امامت مى كرد. وى همچنين نخستين نماز جمعه مدينه را اقامه كرد. أسعد بعد از رواج اسلام در مدينه، با 70 نفر از مسلمانان اين شهر به مكّه آمد و در دومين بيعت عقبه شركت جست. بنا به روايتى، وى نخستين كسى بود كه با پيامبر بيعت كرد و جزو يكى از نُقباى دوازده گانه قرار گرفت. به گفته بلاذرى، پيامبر صلى الله عليه و آله او را نقيب النقباء قرار داد. شايد به همين جهت، برخى او را رأس النقباء خوانده اند. سخنانش در شب بيعت عقبه و هنگام ورود پيامبر صلى الله عليه و آله به قبا و مدينه و نيكيهاى او به حضرت حكايت از شدت ايمان و علاقه اش به ايشان دارد. وى در مدتى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله در قبا بود، همواره به زيارتش مى آمد و در نمازهاى جماعت حضرت نيز شركت مى كرد.
پيامبر صلى الله عليه و آله نيز به او علاقه فراوانى داشت، به طورى كه به محض ورودش به مدينه درباره او پرسيد و در بيمارى از او عيادت و براى درمانش اقدام كرد. أسعد سرانجام در سال نخست هجرت از دنيا رفت، گرچه آراى ديگرى نيز در اين باره وجود دارد. پيامبر در تجهيز و تشييع جنازه او حاضر شد و بر وى نماز گزارد و اين نخستين نماز ميّتى بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله در مدينه به جاى آورد. انصار معتقدند وى نخستين مسلمانى است كه در بقيع به خاك سپرده شد. او هنگام مرگ، درباره سه دخترش به رسول خدا سفارش كرد و حضرت سرپرستى آنان را بر عهده گرفت. ابن حزم، از پسر و نوادگان پسرى او نيز نام برده است.
أسعد بن زراره در شأن نزول:
1. گروهى از ياران پيامبر از جمله أسعد بن زراره، قبل از تغيير قبله از دنيا رفتند.
خانواده هاى آنان بر اثر وسوسه برخى علماى يهود از پيامبر صلى الله عليه و آله درباره نمازهاى آنها كه رو به بيت المقدس گزارده بودند پرسيدند. در پاسخ آنان اين بخش از آيه 143 بقره/ 2 نازل شد: «وما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ ايمنَكُم انَّ اللَّهَ بِالنّاسِ لَرَءوفٌ رَحيم» و از ضايع نشدن ايمان آنان خبر داد.
2. از مقاتل نقل است كه ثعلبة بن غنم از قبيله اوس، و أسعد بن زراره از خزرج با يكديگر به تفاخر برخاستند. ثعلبه گفت: خزيمه ذوالشهادتين و حنظله غسيل الملائكه و عاصم بن ثابت كه از دين حمايت كرد و سعدبن معاذ كه خداوند به حكم او درباره بنى قريظه راضى شد از ما هستند. أسعد گفت: ابىّ بن كعب، معاذ بن جبل، زيد بن ثابت و ابوزيد كه حامل و حافظ قرآن بودند و سعد بن عباده رئيس و خطيب انصار، از ما هستند. كارشان به مشاجره كشيد و هريك با خشم، قبيله خويش را به يارى خواسته، دست به سلاح بردند. در پى اين ماجرا، آيات 102- 103 آل عمران/ 3 بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد و آنان را به تقواى الهى، وحدت و همدلى فراخواند. آنان پس از تلاوت حضرت، با يكديگر صلح كردند: «يايُّهَا الَّذينَ ءامَنوا اتَّقوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ ولا تَموتُنَّ الّا وانتُم مُسلِمون واعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا ولا تَفَرَّقوا واذكُروا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَيكُم اذ كُنتُم اعداءً فَالَّفَ بَينَ قُلوبِكُم فَاصبَحتُم بِنِعمَتِهِ اخونًا ...»؛ امّا با توجه به اينكه برخى از افتخارات نقل شده در روايت پيشين، پس از وفات أسعد بن زراره (اوّل هجرى) اتفاق افتاده است، نسبت دادن چنين داستانى به او صحيح به نظر نمى رسد؛ مثلًا حنظله در احد به شهادت رسيد و داستان بنى قريظه و سعد بن معاذ در سال پنجم هجرى اتفاق افتاد. بعيد نيست اين واقعه به سعد برادر أسعد، مربوط باشد كه به روايتى از منافقان بوده است.
منبع: اعلام القرآن، ج 2، ص: 116