سجّیل(سنگ گل)
سجیل: سنگ گل، وسیله عذاب اصحاب فیل.
قرآن كريم با اختصاص سوره اى به داستان اصحاب فيل، چگونگى عذاب آنان را اين گونه بيان مى كند كه خداوند دسته هايى از پرندگان را با سنگهايى از گِل، به سوى آنان فرستاد تا با آنها اصحاب فيل را هدف قرار داده، نابود كنند: «وارسَلَ عَلَيهِم طَيرًا ابابيل* تَرميهِم بِحِجارَةٍ مِن سِجّيل ». (فيل/ 105، 3- 4)
سپس مى فرمايد: آنها بر اثر عذاب الهى مانند عَصْف مَأكول (زراعتى كه چهارپايان خورده و بر آن سرگين انداخته و لگدمال كرده باشند، برگ پوسيده درختان، خورده كاه)[1] شدند: «فَجَعلَهُم كَعَصفٍ مَأكولٍ». (فيل/ 105، 5)
درباره جزئيات اين عذاب، ميان مورّخان و مفسران، اختلافات فراوانى وجود دارد؛ نقل شده كه در منقار و پاهاى هر يك از مرغان ابابيل، سه سنگريزه بود و هر سنگريزه بر سر و پيكر يك نفر فرود مى آمد وى را نابود مى كرد.[2] گفته اند: وقتى ابرهه چنين ديد پا به فرار گذاشت؛ امّا يكى از سنگها به او اصابت كرد و بر اثر آن به تدريج گوشت بدنش ريخت و از آن چرك و خون خارج شد.[3] به نقلى، دست و پايش جدا شد[4] تا به يمن رسيد و درحالى نابود شد كه سينه و قلبش شكافته [5] و شكمش پاره شده بود[6] و به قولى، در بين راه در ميان قبيله خَثْعَمْ هلاك شد.[7] به نقلى، مرغان ابابيل، شبانه اصحاب فيل را هدف قرار دادند و صبح كه عبدالمطلب آگاه شد، همگى را نابود شده يافت.[8] گفته شده: در بدن هريك از سپاهيان پس از اصابت سنگريزه، خارشى پديد مى آمد و و بر اثر خاراندن، گوشتش مى ريخت.[9] امام باقر عليه السلام فرمود: پس از آنكه اصحاب فيل هدف سنگريزه قرار گرفتند بيمارى آبله در ميانشان شايع شد و نابودشان كرد و تا آن زمان، چنان مرضى در آنجا ديده نشده بود.[10] گفته شده: چون ابرهه ديد در سپاهش بيمارى وبا پديد آمده و بيشتر آنان را از بين برد، ناچار شد به سرعت بازگردد و در برگشت به يمن نيز بسيارى از لشكريانش در ميان راه از بين رفتند و خود ابرهه نيز كه به اين بيمارى مبتلا شده بود، به زحمت توانست خود را به صنعا برساند و چون به آنجا رسيد جان سپرد.[11] به نقلى، فقط يك نفر توانسته بود نجات يابد و خود را به نجاشى پادشاه حبشه برساند. او هم پس از گزارش دادن نابودى سپاه، با سنگريزه يكى از همان مرغان كه مأمور تعقيب او بود در حضور نجاشى نابود شد.[12] به نقل سيوطى از محمّد بن كَعب قُرَظى دو فيل در اين حمله شركت داشتند كه يكى سالم ماند و ديگرى نابود شد.[13] بيشتر نويسندگان مسلمان، عذاب اصحاب فيل را 40 سال پيش از بعثت و در سال ولادت رسول اكرم صلى الله عليه و آله دانسته [14] و اين تقارن را از بركات ولادت آن بزرگوار (ارهاص) برشمرده اند.[15] داستان اصحاب فيل در ميان مردم حجاز چنان مشهور بود كه سال وقوع اين رخداد، «عام الفيل» را مبدئى براى تاريخ قرار داده و در اشعارشان از آن ياد كرده اند و زمانى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله سوره فيل را براى مشركان خواند با وجود مخالفت شديدى كه با او داشتند هيچ كس آن را انكار نكرد[16] ، ازاين رو خداوند، عذاب اصحاب فيل و خنثا شدن مكر آنها براى ويرانى كعبه را از نشانه هاى روشن الهى و از نعمتهاى خداوند براى قريش مى داند: «الَم تَرَ كَيفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِاصحبِ الفيل* الَم يَجعَل كَيدَهُم فى تَضليل».[17]
منبع: دائرة المعارف قرآن كريم[18] ، ج 3، صص441-442
[1] . جامع البيان، مج 15، ج 30، ص 392؛ مجمع البيان، ج 10، ص 825
[2] . جامع البيان، مج 15، ج 30، ص 390؛ مجمع البيان، ج 10، ص 842
[3] . السيرةالنبويه، ج 1، ص 54؛ جامع البيان، مج 15، ج 30، ص 391
[4] . بحارالانوار، ج 15، ص 74
[5] . السيرةالنبويه، ج 1، ص 54؛ مجمع البيان، ج 10، ص 823
[6] . مجمع البيان، ج 10، ص 823
[7] . الدرالمنثور، ج 8، ص 632
[8] . همان، ص 628
[9] . مجمع البيان، ج 10، ص 824؛ الدرالمنثور، ج 8، ص 629
[10] . الكافى، ج 8، ص 84
[11] . المفصل، ج 3، ص 516
[12] . روح المعانى، مج 16، ج 30، ص 424
[13] . الدرالمنثور، ج 8، ص 632
[14] . مجمع البيان، ج 10، ص 825؛ المفصل، ج 3، ص 507
[15] . همان، ص 825؛ روح المعانى، مج 16، ج 30، ص 420
[16] . همان، ص 826؛ الميزان، ج 20، ص 361
[17] . فيل/1- 2
[18] . مركز فرهنگ ومعارف قرآن، دائرة المعارف قرآن كريم، 8جلد، موسسه بوستان كتاب - قم، چاپ: دوم، 1389.