ترجمه ابراهیمی
و [ياد كنيد] آنگاه كه پيامبر سخنى را [در مورد مباشرت با يكى از همسرانش] به صورت راز با برخى از همسرانش (حفصه) در ميان گذاشت.پس چون او (حفصه) آن راز را [براى يكى ديگر از همسران پيامبر يعنى عايشه] فاش كرد، خدا پيامبر را از آن [فاش شدنِ راز] آگاه كرد و [پيامبر] بخشى از آنچه را خدا به وى خبر داده بود به او (حفصه) گفت و از بيان بخشى ديگر صرف نظر كرد، پس چون [پيامبر] موضوع را به او (حفصه) خبر داد ،[حفصه با تعجب] گفت:چه كسى اين [موضوع] را به تو خبر داد؟ [پيامبر] فرمود:آن [خداى] داناى آگاه، مرا با خبر ساخت
ترجمه ارفع
وقتى كه پيامبر راز خود را به يكى از همسرانش گفت، او آن را فاش كرد و خداوند پيامبرش را از آن آگاه ساخت. بخشى از آن را بر او گفت و از گفتن بخش ديگر خوددارى نمود. وقتى پيامبر همسرش را از آن با خبر كرد گفت: چه كسى تو را از اين مطلب با خبر ساخت؟ فرمود: خداى آگاه و دانا مرا با خبر ساخت
ترجمه استادولی
استادولی، حسین, جلد 1, صفحه 560
و [ياد آريد] آنگاه كه پيامبر رازى را با يكى از زنانش (حفصه) در ميان نهاد؛ پس چون وى آن را [به عايشه] خبر داد و خداوند پيامبر را بر آن آگاه ساخت، پيامبر برخى از آن [افشاى راز] را خبر داد و از برخى چشم پوشيد [و ناگفته گذاشت]؛ پس چون او (حفصه) را از آن آگاه ساخت، گفت: چه كسى تو را به اين [افشاى راز] خبر داد؟ گفت: خداى داناى آگاه مرا خبر داد
ترجمه اشرفی
اشرفی تبریزی، محمود, جلد 1, صفحه 951
و هنگامى كه پنهان گفت نبى به بعضى از ازواجش سخنى را پس چون خبر داد به او و اطلاع داد او را خدا بر او بيان كرد بعضش را و اعراض نمود از بعضى پس چون خبر دادش به او گفت كه خبر داد ترا باين گفت خبر داد مرا داناى آگاه
ترجمه الهى قمشهاى
وقتى پيغمبر با بعضى زنان خود (يعنى با حفصه راجع به ماريه يا راجع به رياست ابو بكر و عمر) سخنى به راز گفت و آن زن (چون خيانت كرده و ديگرى يعنى عايشه را) بر سرّ پيغمبر آگه ساخت و خدا به رسولش خبر داد او بر آن زن برخى را اظهار كرد و به رويش آورد و برخى را پردهدارى نمود و اظهار نكرد؛ چون او را از افشاء آن سرّ آگاه ساخت آن زن گفت: رسولا، تو را كه واقف ساخت (كه من سرّ تو بر كسى فاش كردهام)؟ رسول گفت: مرا خداى داناى آگاه خبر داد
ترجمه امامی
هر گاه پيامبر با برخى زنان خويش سخنى به راز گويد،چون آن زن فاش كند و خدا پيامبر را از آن آگاه كند،برخىاش را بازشناساند و از برخى سر باززند و چون زن را از آن آگاه كند،زن گويد: اين را كه تو را گفته است؟ گويد:مرا آن گفته است كه دانا و آگاه است
ترجمه امینیان
و چون پيمبر، پوشيدهوار گفتارى
نهاد با يكى از همسران خود به ميان،
و [آن زن] آن سخنان را به همسر ديگر
رساند [و مىننمودش به نزد خود كتمان]
خدا [نبى را] آگه نمود از آن مطلب
رسول بخشى از آن بهرشان نمود بيان
ز ذكر قسمت ديگر نمود صرفنظر
خبر چو داد به [افشاگر] او بشد خواهان
و گفت كيست كه آگاه كردت از اين راز؟
رسول گفت كه دانندۀ [نهان و عيان]
ترجمه انصاریان
و هنگامى كه پيامبر، رازى را به يكى از همسرانش گفت و او آن راز را [نزد زن ديگر] فاش كرد، و خدا پيامبر را از افشاى آن آگاه نمود، پيامبر بخشى از آن [راز افشا شده] را به آن زن گوشزد كرد و از گفتن بخشى ديگر [براى آنكه فاشكننده بيشتر شرمنده نشود] خوددارى نمود. آن زن گفت: چه كسى فاش كردن راز را [به وسيلۀ من] به تو خبر داده است؟ پيامبر گفت: داناى آگاه به من خبر داد
ترجمه انصاری
انصاری، مسعود, جلد 1, صفحه 560
و چنين بود كه پيامبر به كسى از همسرانش سخنانى را به راز گفت، آنگاه چون[همسرش]به آن[راز]خبر داد.و خداوند او(پيامبر)را برآن آگاه گرداند.بخشى از آن را معلوم داشت.و از بخشى[ديگر]اعراض كرد.پس چون آن[همسر]را به آن[راز]خبر داد.گفت:چه كسى اين را به تو خبر داده است؟[پيامبر]فرمود:[خداوند]داناى آگاه با خبرم كرد
ترجمه ایران پناه
آنگاه كه پيامبر با يكى از زنان خود رازى در ميان نهاد،چون آن زن راز را به ديگرى باز گفت،خدا پيامبر را از آن آگاه ساخت و او پارهاى از آن راز را بر آن زن آشكار كرد،و از افشاى پارهاى ديگر سر باز زد،چون او را از آن خبر داد،گفت:چه كسى تو را از اين ماجرا آگاه كرده است؟گفت:آن خداى داناى آگاه به من خبر داده است
ترجمه آیت اللهی
و چون پيامبر مطلبى را به راز به بعضى از همسران خود (حفصه) گفت و او خيانت كرد و ديگرى را (عائشه) از اين راز آگاه ساخت خداوند پيامبرش را از جريان آگاه كرد و او بعنوان اعتراض به همسرش برخى از آن را به او گفت و از برخى ديگر پردهپوشى كرد و اظهار نكرد آن زن پرسيد چه كسى از كار من به تو خبر داد؟ فرمود: خداى آگاه و دانا
ترجمه آیتی
آیتی، عبدالمحمد, جلد 1, صفحه 561
آن گاه كه پيامبر با يكى از زنان خود رازى در ميان نهاد، چون آن زن آن راز با ديگرى باز گفت، خدا پيامبر را از آن آگاه ساخت و او پارهاى از آن راز را بر آن زن آشكار كرد و از افشاى پارهاى ديگر سرباز زد. چون او را از آن خبر داد، گفت: چه كسى تو را از اين ماجرا آگاه كرده است؟ گفت: آن خداى داناى آگاه به من خبر داده است
ترجمه برزی
برزی، اصغر, جلد 1, صفحه 560
و هنگامى كه پيامبر سخنى را با بعضى از همسرانش نهانى در ميان نهاد، و چون آن زن آن را [به زن ديگر] خبر داد، و خداوند او [پيامبر] را بر آن مطّلع گردانيد، [پيامبر] بخشى را اظهار كرد و از بخشى ديگر اعراض كرد، و چون آن زن را از آن [مطلب] آگاه كرد، [زن از پيامبر] پرسيد: «چه كسى تو را از اين خبر داده است؟» گفت: «مرا آن داناى آگاه خبر داده است
ترجمه برگرفته از بيان السعادة
سلطان علیشاه، سلطان محمد بن حیدر, جلد 14, صفحه 227
و چنين بود كه پيامبر سخنى را پوشيدهوار به بعضى از همسرانش گفت، و چون آن را [آن زن به زن ديگر] خبر داد و خداوند او را از آن آگاه كرد، بخشى از آن را [در عتاب خود به آنان] بيان داشت و از بخش ديگر صرف نظر كرد و چون آن زن [صاحب راز و افشاگر آن] را از آن آگاه كرد، گفت چه كسى تو را از اين خبر داد؟ فرمود: مرا [خداوند] داناى آگاه با خبر كرد
ترجمه برگرفته از ترجمان فرقان
و چون (اين) پيامبر برجسته با يكى از همسرانش سخنى گفت، همينكه وى آن را به برخى از همسران (ديگر) ش (درين باره) گزارشى مهم داد، و خدا او را برآن مطّلع گردانيد، (حضرتش) بخشى از آن را اظهار كرد، و از بخشى (ديگر) اعراض نمود. پس چون همان را به آن زن خبرى مهم داد، وى گفت: «چه كسى اين خبر مهم را به تو داده؟» گفت: «مرا آن داناى آگاه (اينگونه) خبر مهمى داده است
ترجمه برگرفته از ترجمه تفسیر الميزان
و چون پيامبر مطلبى را سرى به بعضى از همسران خود گفت و همسر نامبرده آن سر را فاش ساخت و خدا پيامبر خود را از اين افشاگرى همسرش خبر داد و پيامبر گوشهاى از اين خيانت را به وى اعلام داشت و از همه جزئيات آن خوددارى كرد وقتى به او فرمود تو چنين كردى پرسيد: چه كسى از اين عمل من به تو خبر داد؟ فرمود خداى عليم خبير به من خبر داد
ترجمه برگرفته از ترجمه تفسیر طبرى
و چون بنهان كرد پيغامبر سوى برخى زنان او سخنى، چون خبر كرده شد بدان و آشكارا كرد آن خداى عزّ و جلّ بر او شناسا كرد برخى را از آن و روى بگردانيد از برخى، و چون پيغامبر آگاه كرد آن زن را بدان گفت: كى آگاه كرد ترا اين؟ گفت: آگاه كرد مرا داناى آگاه
ترجمه برگرفته از ترجمه تفسیر مجمع البیان
و (اى مؤمنان بخاطر بياوريد) زمانى را كه پيغمبر (ص) ببرخى از همسران خويش داستانى پنهانى گفت پس آن هنگام آن زن راز را (بزن ديگر) خبر داد خداى تعالى پيغمبر صلّى اللّٰه عليه و آله را بافشاى آن راز (از آن) مطّلع گردانيد آن زن گفت كى ترا باين (كه من رازت را فاش كردم) آگهى داد. پيغمبر (ص) گفت خداوند داناى آگاه مرا خبردار ساخت
ترجمه برگرفته از تفسیر ابو بکر عتیق نیشابوری
و چون راز كرد پيغامبر با يكى از زنان خويش سخنى[و آن حفصه بود]. چون خبر كرد بدان[سرّ حفصه مر عايشه را]و آشكارا كرد آن را خداى بر رسول [عليه السّلم]پديد كرد[رسول]برخى ازان[بر حفصه]و اعراض كرد از برخى[از آن].چون بياگاهانيد[رسول]حفصه را بدان گفت[حفصه]كى بياگاهانيد ترا بدين.گفت بياگاهانيد مرا[خداى]داناى آگاه[بهمۀ چيزها]
ترجمه برگرفته از تفسیر أحسنالحديث
ياد آر كه پيامبر به بعضى از زنانش حديثى را به طور مخفى گفت، چون زن آن را به ديگرى خبر داد خدا آن را بر پيامبر آشكار نمود، پيامبر بعضى را به آن زن گفت و بعضى را نگفت، زنش گفت: كى تو را خبر داد؟! فرمود: خداى عليم و خبير
ترجمه برگرفته از تفسیر آسان
نجفی، محمدجواد, جلد 19, صفحه 231
بخاطر آور آن هنگامى را كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سخنى را بعنوان امانت براى بعضى از همسرانش (يعنى حفصه) گفت: بعدا كه حفصه آن سخن را براى عائشه گفت خدا پيامبر را از خيانت حفصه آگاه كرد. سپس پيامبر خدا قسمتى از آن خيانت را براى حفصه فرمود، و از قسمت ديگرش صرفنظر كرد. هنگامى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم حفصه را از فاش كردن آن راز آگاه نمود حفصه گفت: چه كسى تو را از فاش كردن اين راز آگاه نمود؟! پيغمبر فرمود: آن خدائى كه از هر چيزى آگاه و باخبر است
ترجمه برگرفته از تفسیر تذکار وحی
و هنگامى [را ياد كنيد] كه پيامبر به برخى از همسرانش سخنى را كه بايد پوشيده مىداشت، رسانيد، و چون وى آن را [به ديگرى] خبر داد و خدا او را بر آن آگاه گردانيد، برخى را ابراز و از برخى اعراض كرد؛ پس چون آن(افشاى رازش) را به آن زن خبر داد، او گفت:چه كسى تو را از آن باخبر كرد؟گفت:آن بسيار دانا و آگاه به من خبر داد
ترجمه برگرفته از تفسیر جامع
و چون پيغمبر با بعضى از زنان خود راز گفت و او خيانت كرد و ديگرى را آگاه ساخت و خدا به رسولش خبر داد پيغمبر برآن زن شناساند بعضى را و بعضى ديگر را اظهار نكرد آن زن گفت اى پيغمبر تو را كه اطلاع داد كه من رازت را فاش كردم فرمود خداوند خبير و دانا مرا خبر داد
ترجمه برگرفته از تفسیر خسروى
و هنگامى كه پيمبر صلّى اللّه عليه و آله با بعضى از زنان خودش رازى در ميان نهاد (و او حفصه دختر عمر بود) و آن راز گفتارش بود (كه امر فرمود آن را پنهان دارد) و چون حفصه غير راى به آن راز باخبر ساخت (و افشاى سرّ حضرت راى نمود) و خداوند پيامبر خود راى از ماجرا يعنى افشاء آن سرّ مطّلع ساخت و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم حفصه راى از قسمتى از (آنچه افشاء كرده بود) بياگاهانيد و از تذكار بعض ديگر (يعنى قسمت ديگر از آنچه افشاء شده بود) خوددارى و اعراض فرمود (يعنى به حفصه بطريق عتاب فرمود آيا به تو امر نكردم كه اين راز راى مكتوم بدارى و براى احدى افشاء و آشكار نسازى و آن مسئله خلافت بوده است) - وقتى رسول خدا حفصه راى به آنچه از جانب خدا اطلاع يافته بود باخبر ساخت حفصه گفت چه كسى اين خبر راى بشما گفت؟ - رسول خدا فرمود مرا داناى (بجميع امور) و آگاه (بباطن همۀ اشياء و اشخاص) با خبر ساخت
ترجمه برگرفته از روان جاويد
و هنگامى كه راز گفت پيغمبر به بعضى از زنانش سخنى را پس چون خبر داد آن زن از آن و آشكار كرد و مطلع ساخت پيغمبر را خدا برآن بيان كرد پارهاى از آن را و اعراض كرد از پارهاى پس چون خبر داد آن زن را به آن گفت چه كس خبر داد تو را از اين گفت خبر داد مرا داناى آگاه
ترجمه برگرفته از تفسیر صفی
و هنگامى كه پنهان گفت نبى ببعضى از ازواجش سخنى را پس چون خبر داد باو و اطلاع داد او را خدا بر او بيان كرد بعضش را و اعراض نمود از بعضى پس چون خبر دادش باو گفت كى خبر داد ترا اين گفت خبر داد مرا داناى آگاه
ترجمه برگرفته از تفسیر عاملى
روزى بود كه پيغمبر با كسى از همسران خود راز گفت و او آن را آشكار كرد و خداوند پيغمبر را برآن آگاه كرد او چيزى از گفتهى زن را براى او نقل كرد و پارهاى نگفته گذاشت. او از پيغمبر پرسيد: كه تو را باين آگاه كرد؟ به پاسخ گفت: آنكه آگاه است و دانا
ترجمه برگرفته از تفسیر كاشف
آنگاه كه پيامبر با يكى از زنان خود رازى در ميان نهاد. چون آن زن آن راز با ديگرى بازگفت، خدا پيامبر را از آن آگاه ساخت و او پارهاى از آن راز را برآن زن آشكار كرد و از افشاى پارهاى ديگر سرباززد. زن گفت: چه كسى تو را از اين ماجرا آگاه كرده است؟ گفت: آن خداى داناى آگاه به من خبر داده است
ترجمه برگرفته از تفسیر کوثر
و هنگامى كه پيامبر سخنى را به برخى از همسرانش نهانى گفت، پس چون وى آن سخن را (به همسر ديگر) خبر داد و خداوند هم آن افشاگرى را بر پيامبر آشكار ساخت، پيامبر بخشى از آن را اظهار كرد و از بخش ديگرى اعراض نمود، پس چون آن همسر را از اين باخبر كرد، او گفت:چه كسى تو را از اين آگاه ساخت؟ پيامبر گفت:خداوند داناى آگاه به من خبر داد
ترجمه برگرفته از تفسیر نور (قرائتی)
و آنگاهكه پيامبر به بعضى از همسرانش سخنى را به راز گفت، پس چون آن زن، راز را (به ديگرى) خبر داد و خداوند، (افشاى) آن را بر پيامبر ظاهر ساخت، و پيامبر بعضى (از افشاگرىهاى آن زن را به او) اعلام و از بيانِ برخى اعراض نمود. پس چون به آن زن خبر داد، (زن) گفت: چه كسى تو را از اين خبردار كرد؟ پيامبر فرمود: خداوند داناى خبير به من خبر داد