أبو لهب پسر عبد المطّلب و عموى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله است و به سختى با آن حضرت دشمنى داشت و به آن بزرگوار حمله و آزار مىنمود. طارق المحاربى گويد در بين اينكه من در سوق ذى المجاز عبور مىكردم ناگهان به جوانى برخوردم كه مىگفت اى مردم بگوييد لا إله إلاّ اللّه رستگار مىشويد و پشت سر او مردى را ديدم كه با سنگ او را مىزد و دو ساق پاى او را خونين كرده بود و مىگفت اى مردم او كذّاب است تصديقش نكنيد گفتم او كيست گفتند او محمّد است و مىپندارد كه پيمبر است و اين عمويش ابو لهب است و او را دروغگو مىشمارد. و اما اينكه خداوند او را به كنيه خوانده است و باسم ياد نكرده است بدين جهت بوده است كه او اغلب باين نام خوانده مىشده است و بقولى براى اين بوده كه نام او عبد العزّى بوده و خداوند مكروه داشته كه او را بندۀ عزّى بخواند و نسبت به عزّى بدهد و حال آنكه بنده او بوده بلكه بنده خدا بوده است و بقولى اسم او همان كنيه او بوده