و كسانى كه منع زكاة واجبه را مىكنند (از علي عليه السّلام و ابن عمر و حسن و قتاده و ضحاك و از حضرت أبي عبد اللّه هم اين قول روايت شده است). و بقولى مقصود چيزهائى است كه مردم بين خودشان عاريه مىدهند مانند دلو و داس و ديگ و آنچه نبايد منع شود مانند آب و نمك (از ابن مسعود و ابن عباس و ابن جبير). و اين قول هم مرفوعا روايت شده است (و أبو بصير هم از امام صادق عليه السّلام روايت كرده است كه مقصود قرض است كه از كسى بخواهى و يا احسانى كه بهجا بياوريد يا اسباب خانهاى كه عاريه بخواهند و از جمله زكاة است - گويد عرض كردم - ما را همسايگانى است كه وقتى متاعى عاريه بدهيم مىشكنند يا تباه مىسازند آيا اگر ندهيم و منع كنيم گناهى كردهايم؟ فرمود نه اگر چنين باشد بحثى و گناهى بر شما نيست. و كلبى گويد بطور كلّى ماعون شامل هرگونه معروف (و كار خيرى) مىشود. (مجمع)