رزق: روزى. راغب ميگويد: رزق گاهى بعطاء دائمى اطلاق ميشود خواه دنيوى باشد يا اخروى و گاهى به نصيب و بهره و گاهى بغذائيكه وارد جوف ميشود گويند: شاه رزق لشكر را داد و دانش روزى من شده. طبرسى ذيل آيۀ 3 بقره رزق را عطاى دائمى گفته و گويد آن نقيض حرمان است. صحاح آنرا عطا و آنچه از آن نفع برده ميشود معنى كرده و گويد و گاهى بباران رزق اطلاق ميشود. خلاصه آنكه رزق عطائى است كه از آن منتفع ميشوند خواه طعام باشد يا علم و يا غير آن.قاموس قرآن ، جلد3 ، صفحه82
اَلرِّزْقُ يقال للعطاء الجاري تارة، دنيويّا كان أم أخرويّا، و للنّصيب تارة، و لما يصل إلى الجوف و يتغذّى به تارة، يقال: أعطى السّلطان رِزْقَ الجند، و رُزِقْتُ علما.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه351
اَلرَّازِقُ يقال لخالق الرّزق، و معطيه، و المسبّب له، و هو اللّه تعالى، و يقال ذلك للإنسان الذي يصير سببا في وصول الرّزق. و اَلرَّزَّاقُ لا يقال إلاّ للّه تعالىمفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه351
الرِّزْق: بخشش مدام و پيوسته است كه گاهى دنيوى و زمانى اخروى است و گاهى نصيب و بهره را هم - رزق - گويند و همچنين به چيزى كه به معده مىرسد و با آن تغذيه مىشود. رِزْقُ الجُنْدِ: جيره و حقوق سربازان. رُزِقْتُ عِلْماً: از نظر دانش بهرهمند شدم.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه67