نار: آتش. راغب گويد: بقول بعضى نار و نور از يك اصلاند و بيشتر متلازم هم ميباشند و نيز گويد: نار بشعله محسوس، و حرارت و نار جهنّم و نار حرب گفته ميشود. لفظ «نار» مؤنّث مجازى است گاهى مذكّر نيز آيد (اقرب الموارد) بقول طبرسى اصل نار از نور است.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه126
النّارُ: مَعْرُوفَةٌ أُنْثَى.المحکم و المحیط الأعظم ، جلد10 ، صفحه320
نَار - يعنى آتش باين جهت است كه شعلهاش با حس مشهود است و ديده مىشود.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه408
قال بعضهم: اَلنّار و النّور من أصل واحد، و كثيرا ما يتلازمان لكن النار متاع للمقوين في الدّنيا، و النّور متاع لهم في الآخرة، و لأجل ذلك استعمل في النّور الاقتباس، فقال: نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه828
گروهى از دانشمندان گفتهاند - نَار و نُور - از يك اصل و ريشه واحد هستند و در بيشتر موارد بجاى هم بهكارمىروند و استعمال مىشوند اما نار يا آتش چيزيست كه در دنيا به كار نيرو گرفتن از آن مصرف مىشود و نور متاعى است براى آنها در آخرت بنابراين نور براى اقتباس از يكديگر در آخرت به كار رفته است. آيه: نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه408
اَلنَّارُ تقال للّهيب الذي يبدو للحاسّة، و للحرارة المجرّدة، و لنار جهنّم و لنار الحرب.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه828
النار: معروفة أُنثى، و هي من الواو لأَن تصغيرها نُوَيْرَةٌ.لسان العرب ، جلد5 ، صفحه242