إِبلِيس: مراد از اين كلمه در قرآن مجيد، موجودى است زنده، با شعور، مكلّف، نامرئى، فريبكار و. . . كه از امر خداوند سر پيچيد و بآدم سجده نكرد، در نتيجه رانده شد و مستحق عذاب و لعن گرديد. او در قرآن اكثرا بنام شيطان خوانده شده و فقط در يازده محلّ ابليس بكار رفته است. آيا اين كلمه علم شخص است و نام مخصوص اوست و يا صفت است و بواسطۀ يأس از رحمت خدا، باو ابليس گفته شده؟ در مجمع البيان هست: ابليس نام غير عربى است و قومى گفتهاند كه عربى است و از ابلاس مشتقّ است. در صحاح و قاموس آنرا عربى و از ابلاس گرفته است و در قاموس عجمى بودن آنرا نيز متحمل دانسته است. اگر چنانكه نقل شده، ثابت شود كه اسم اصلى او عزازيل و كلمۀ ابليس عربى است صفت بودن آن بهتر بنظر ميرسد در صافى از حضرت رضا عليه السّلام نقل شده: نام او حارث بوده. ابليس ناميده شد زيرا كه از رحمت خدا مأيوس گرديد.قاموس قرآن ، جلد1 ، صفحه226
إِبْلِيسُ إفعيل من أَبْلَسَ أي يئس من رحمة الله، يقال إنه اسم أعجمي فلذلك لا ينصرف، و قيل عربي. و في حياة الحيوان: و كنية إبليس" أبو مرة.مجمع البحرين ، جلد4 ، صفحه54
الإبلاس اندوه و غمى كه در اثر شدّت و سختى به انسان روى مىآورد، فعلش - أَبْلَسَ - است كه واژه - إبليس - از آن مشتق شده است.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد1 ، صفحه306
اَلْإِبْلاَسُ: الحزن المعترض من شدة البأس، يقال: أَبْلَسَ، و منه اشتق إِبْلِيسُ فيما قيل.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه143