مفردات

جذر
مدخل
كلمة قرآنية
لم يتم العثور على أي عنصر
وصف في الآية
الشعراء
لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِنْ كَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ 40
ذلك طمع من قوم فرعون.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه741
اينجا انتظار و خواست آنهاست كه از ساحران پيروى كنند.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه139
وصف المدخل

لعلّ‌: از حروف شبيه بفعل و مشهور آنست كه باسم نصب و بخبرش رفع ميدهد مثل وَ مٰا يُدْرِيكَ‌ لَعَلَّ‌ اَلسّٰاعَةَ‌ قَرِيبٌ‌ شورى: 17. فرّاء و تابعانش عقيده دارند كه آن باسم و خبر نصب ميدهد. سيرافى گويد: آن در نزد بنى عقيل حرف جرّ زايد آيد. و براى آن سه معنى نقل كرده‌اند اوّل ترجّى و اميد. بعضى آنرا توقّع گفته‌اند كه شامل اميد برسيدن محبوب و ترس از وقوع مكروه است. دوّم: تعليل كه جمعى از جمله اخفش و كسائى آنرا حتمى دانسته‌اند. سوّم استفهام كه نحاة كوفه گفته‌اند.قاموس قرآن ، جلد6 ، صفحه192
لعلّ‌: از حروف شبيه بفعل و مشهور آنست كه باسم نصب و بخبرش رفع ميدهد. فرّاء و تابعانش عقيده دارند كه آن باسم و خبر نصب ميدهد. سيرافى گويد: آن در نزد بنى عقيل حرف جرّ زايد آيد. و براى آن سه معنى نقل كرده‌اند اوّل ترجّى و اميد. بعضى آنرا توقّع گفته‌اند كه شامل اميد برسيدن محبوب و ترس از وقوع مكروه است. دوّم: تعليل كه جمعى از جمله اخفش و كسائى آنرا حتمى دانسته‌اند. سوّم استفهام كه نحاة كوفه گفته‌اند.قاموس قرآن ، جلد6 ، صفحه192
استعمال لعل در كلام خدا كه داناى غيب و آشكار است چه معنى دارد؟ چند قول و وجه هست اوّل: لعلّ‌ در اينگونه موارد براى تعليل است راغب گويد: بقول بعضى مفسّرين لعلّ‌ از خدا در جاى واجب العمل است و در بسيارى از مواضع آنرا به «كى» تفسير كرده‌اند. دوّم لعلّ‌ گاهى براى اميد و توقع گوينده است و گاهى براى اطماع و اميدوار كردن مخاطب و هرگاه در كلام خدا واقع شود براى ايجاد اميد در مخاطب است. سوم: اميد مقامى نه متكلّمى. اميد و ترجّى با خدا قائم نيست بلكه با مقام قائم است. بنظر نگارنده قول سوم از همه بهتر و دقيقتر است و اللّه العالم.قاموس قرآن ، جلد6 ، صفحه193
عل و لعل لغتان بمعنى. يقال عَلَّكَ‌ تفعل كذا و معناه التوقع لمرجو أو مخوف، و فيه طمع و إشفاق و هو حرف مثل إن و أن و كأن و ليت و لكن إلا أنها تعمل عمل الفعل لشبههن به فتنصب الاسم و ترفع الخبر. و بعضهم يخفض ما بعدها. و قد جاءت في القرآن بمعنى كي. و أصلها عل و اللام زائدة. و تكون بمعنى عسى. قيل و هي من الله تعالى تحقيق. قال بعض المحققين من المفسرين: لَعَلَّ‌ للترجي و الإشفاق.مجمع البحرين ، جلد5 ، صفحه429
لَعَلَّ‌ اين واژه در معنى چشم داشت اميد، شايد و انتظار به‌كارمى‌رود، عده‌اى از مفسران مى‌گويند اين واژه از سوى خداى تعالى به گونه واجب و در بسيارى آيات در معنى - كى - تفسير شده است و نيز گفته‌اند - لعل - در معنى طمع و بيم و اميد بر خداى تعالى درست نيست و مقتضاى آيات گاهى حالت انتظار و طبع درباره شنونده و مخاطب است و گاهى نيز در غير اين دو است.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه138
لَعَلَّ‌: طمع و إشفاق، و ذكر بعض المفسّرين أنّ‌«لَعَلَّ‌» من اللّه واجب، و فسّر في كثير من المواضع ب‍‌«كي»، و قالوا: إنّ‌ الطّمع و الإشفاق لا يصحّ‌ على اللّه تعالى، و«لعلّ‌» و إن كان طمعا فإن ذلك يقتضي في كلامهم تارة طمع المخاطب، و تارة طمع غيرهما.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه741
ذلك طمع من قوم فرعون.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه741
اينجا انتظار و خواست آنهاست كه از ساحران پيروى كنند.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه139

الآيات (1)
الشعراءلَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِنْ كَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ 40