أي: من أحوالكم التي نخبر عنها.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه273
الخَبَر، علم و شناخت و اشياء معلوم از لحاظ آگاهى و با خبر شدن از آنها. خَبَرْتُهُ خَبْراً و خُبْرَةً - يعنى خبردار و آگاه شدم.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد1 ، صفحه577
اَلْخُبْرُ: العلم بالأشياء المعلومة من جهة اَلْخَبَرِ، و خَبَرْتُهُ خُبْراً و خِبْرَةً.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه273
يعنى: از احوالاتتان كه خداوند ما را از آن آگاه كرده است، با خبر هستيم.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد1 ، صفحه577
الخبر: النَّبأ؛ و الجمع: أخبار؛ و أخابير جمع الجمع.المحکم و المحیط الأعظم ، جلد5 ، صفحه178
الخَبَرُ، بالتحريك: واحد الأَخبْار . و الخَبَرُ: ما أَتاك من نَبإٍ عمن تَسْتَخْبِرُ . ابن سيده الخَبَرُ النَّبَأُ، و الجمع أَخْبَارٌ، و أَخابِير جمع الجمع.لسان العرب ، جلد4 ، صفحه227