رشد: (بر وزن قُفْل و فَرَس) هدايت. نجات. صلاح. كمال. در مفردات و قاموس و اقرب هر دو وزن بيك معنى است. فيومى در مصباح رشد را صلاح و رسيدن بصواب گفته راغب گويد: آن خلاف غىّ است و بجاى هدايت بكار رود. مجمع نقل كرده رشد و نجات هر دو بيك معنىاند. قاموس و اقرب آنرا هدايت و استقامت در طريق حق گفتهاند.قاموس قرآن ، جلد3 ، صفحه100
[الرَّشَد]: الرشاد . . . قال سيبويه و الكسائي: الرُّشْد و الرَّشَد: لغتان مثل السُّخْط و السَّخَط. و قال أبو عبيد: فرق أبو عمرو بين الرُّشْد فقال: الرُّشد، بالضم: الصلاح، و الرَّشَد بالفتح: في الدين. و حكى غيره عن أبي عمرو أنهما لغتان بمعنىً، إِلا أنه قال: إِذا كان الرُّشْد وسط الآية فهو مسكَّن، و إِذا كان رأس الآية فهو محرك.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد4 ، صفحه2504
عدّهاى از - علماء - گفتهاند - الرّشد اخصّ از - الرّشد - است زيرا - رشد - در امور دنيوى و اخروى است و - رشد - در امور اخروى است نه در چيز ديگر. راشد و رشيد - در هر دو مصدر به كار مىرود.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه76
الرَّشَد: راهيابى و ثبات در حقّ كه در برابر - غىّ - يعنى گمراهى است. واژۀ - رشد - مثل واژه هداية - به كار مىرود. مىگويند: رَشَدَ، يَرْشُدُ، و رَشِدَ، يَرْشَدُ.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه76
قال بعضهم: اَلرَّشَدُ أخصّ من اَلرُّشْدِ، فإنّ اَلرُّشْدَ يقال في الأمور الدّنيوية و الأخرويّة، و اَلرَّشَدُ يقال في الأمور الأخرويّة لا غير.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه354
اَلرَّشَدُ و اَلرُّشْدُ: خلاف الغيّ، يستعمل استعمال الهداية.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه354