أحصى الشيءَ: إِذا عَدَّه كُلَّه.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد3 ، صفحه1476
احصاء: اتمام شمارش. نا گفته نماند: حصاة بمعنى سنگريزه و جمع آن حصى است. راغب گويد: عرب در شمردن از سنگريزه استفاده ميكرد لذا شمردن را احصاء گفتهاند.قاموس قرآن ، جلد2 ، صفحه150
أَحْصَى الشيء إذا عده كله، " اَلْإِحْصَاءِ ": الإحاطة بالشيء حصرا و تعدادا.مجمع البحرين ، جلد1 ، صفحه100
أي لا تطيقون إحصاءها و اَلْإِحْصَاءُ يكون علما و معرفة و يكون إطاقة.مجمع البحرين ، جلد1 ، صفحه100
مراد از «لاٰ تُحْصُوهٰا» تمام شمردن است يعنى شمارش آنرا نميتوانيد بآخر رسانيد. لذاست كه راغب، احصاء را تحصيل بعدد گفته است و خلاصه، احصاء تمام شمردن و تحصيل حساب است نه فقط يك، دو، سه گفتن. دليل روشنتر قول راغب آيۀ لَقَدْ أَحْصٰاهُمْ وَ عَدَّهُمْ عَدًّا مريم: 94 است كه احصاء و عدّ هر دو يكجا آمده است يعنى حساب آنها را كرده و آنها را شمرده است. على هذا احصا بمعنى تحصيل حساب و دانستن آن و تعديد بمعنى شمردن است.قاموس قرآن ، جلد2 ، صفحه150
الإحصاء: العَدّ.تهذیب اللغة ، جلد5 ، صفحه107
أحْصَى الشىءَ: أحاط به.المحکم و المحیط الأعظم ، جلد3 ، صفحه421
اَلْإِحْصَاءُ: التحصيل بالعدد، يقال: قد أَحْصَيْتُ كذا، و ذلك من لفظ اَلْحَصَى، و استعمال ذلك فيه من حيث إنهم كانوا يعتمدونه بالعدّ كاعتمادنا فيه على الأصابع.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه240
الإِحْصَاءُ: العَدُّ و الحِفْظ. و أَحْصَى الشيءَ: أَحاطَ به . . و أَحْصَيْت الشيءَ: عَدَدته.لسان العرب ، جلد14 ، صفحه184
أَحْصَيْتُ كذا - كه از واژۀ - حصا - است يعنى آن را با عدد و ارقام حساب كردم و بدست آوردم، به كار بردن لفظ - حصا - براى اينست كه در گذشته به شمارش و حساب كردن ارقام اعتماد مىكردند همانطور كه ما در حساب كردن به انگشتان دست تكيه مىكنيم و اعتماد داريم.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد1 ، صفحه503