الاِقْتِرَافُ: الاكتساب.مجمع البحرين ، جلد5 ، صفحه108
اقترف الشيءَ: أي اكتسبه.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد8 ، صفحه5466
قَرْف: (بر وزن فلس) راغب گويد: قرف و اقتراف در اصل بمعنى كندن پوست از درخت و كندن پوست روى زخم است و بطور استعاره بر اكتساب اقتراف گفتهاند اعمّ از آنكه كار خوب باشد يا بد.قاموس قرآن ، جلد5 ، صفحه308
اين آيه در اكتساب حسنه است و مراد از آن بموجب صدر آيه و روايات ولايت اهل بيت عليهم السلام ميباشد.قاموس قرآن ، جلد5 ، صفحه309
أصل اَلْقَرْفِ و اَلاِقْتِرَافِ: قشر اللّحاء عن الشّجر، و الجلدة عن الجرح، و ما يؤخذ منه: قِرْفٌ، و استعير اَلاِقْتِرَافُ للاكتساب حسنا كان أو سوءا اَلاِقْتِرَافُ في الإساءة أكثر استعمالا.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه667
قَرَف الذَّنْبَ و غيْرَه، يَقْرِفه قَرْفا، و اقتَرفه: اكتسبه.المحکم و المحیط الأعظم ، جلد6 ، صفحه375
اصل قَرْف و اِقْتِرَاف: كندن پوست درخت و كندن پوست از روى جراحت است. قِرْف: پوست هر چيزى است. اِقْتِرَاف: بطور استعاره در مورد كسب كردن و بدست آوردن چيزى خوب يابد به كار رفته. اِقْتِرَاف: در زشتيها و كار بد بيشتر بهكارمىرود.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه172
اصل قَرْف و اِقْتِرَاف: كندن پوست درخت و كندن پوست از روى جراحت است. قِرْف: پوست هر چيزى است. اِقْتِرَاف: بطور استعاره در مورد كسب كردن و بدست آوردن چيزى خوب يابد به كار رفته.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه172