فَشَل: (بر وزن فرس) ضعف. ترس. راغب آنرا ضعف توأم با ترس گفته. طبرسى ذيل آيۀ 122 و 152 آل عمران آنرا جبن و ذيل آيۀ 43 انفال ضعف ناشى از فزع معنى كرده. فيومى در مصباح فشل (بفتح اول و كسر دوم) را جبان و ضعيف القلب گفته است. بقول ابن اثير در نهايه آن بمعنى ضعف و ترس است. نگارنده نيز با دقت در آيات قول ابن اثير را پسنديدم و خواهيم ديد كه معنى آن گاهى ضعف و گاهى ترس است.قاموس قرآن ، جلد5 ، صفحه178
فشل را در آيه جبن و يا ضعف توأم با جبن گفته‌اند يعنى: آنگاه كه دو طائفه از شما خواستند بترسند و يا خواستند از ترس ضعيف گردند ولى اين معنى با ملاحظۀ هَمَّتْ جور در نميايد. بنظر نگارنده فشل در آيه بمعنى برگشتن از تصميم است كه لازمۀ جبن است در اقرب الموارد گويد: «عَزَم عَلٰى كذا ثُمَّ فَشَلَ عَنْهُ اَىْ نَكَلَ عَنْهُ وَ لَمْ يَمْضِهِ» يعنى بفلان كار تصميم گرفت سپس برگشت و بجا نياورد.قاموس قرآن ، جلد5 ، صفحه179
تَفْشَلُوا: تجبنوا. و رجل فَشِلٌ أي ضعيف جبان. و الجمع أَفْشَالٌ. و فَشِلَ بالكسر فَشَلاً: إذا جبن.مجمع البحرين ، جلد5 ، صفحه440
الفَشَل: الجُبْن.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد8 ، صفحه5193
قال الزجاج: أَي تَجْبُنوا عن عدوّكم إِذا اختلفتم، أَخبر أَن اختلافهم يضعفهم و أَن الأُلْفة تزيد في قوّتهم.لسان العرب ، جلد11 ، صفحه520
الفَشَلُ: ضعف و سستى همراه با ترس و بزدلى است.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه61
قال الليث: رجل فَشِلٌ، و قد فَشِلَ يَفْشَلُ عند الحرب و الشِّدَّة، إذا ضَعُفَ و ذهبت قُواه، و يقال: إنه لَخَشْلٌ فَشْلٌ، و إنه لَخَشِلٌ فَشِلٌ.تهذیب اللغة ، جلد11 ، صفحه252
اَلْفَشَلُ: ضعف مع جبن.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه637
الفَشَل: الفزعُ و الجُبْن و الضَّعْف. الفَشِل: الرجل الضعيف الجبان، و الجمع أَفْشَال . ابن سيده فَشِلَ الرجل فَشَلاً، فهو فَشِلٌ: كَسِلَ و ضعُف و تراخَى و جَبُن.لسان العرب ، جلد11 ، صفحه520