مفردات

جذر
مدخل
كلمة قرآنية
لم يتم العثور على أي عنصر
وصف في الآية
الزمر
قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ 44
آياتى داريم كه ميگويند: هيچ شفيعى نيست مگر پس از اذن خداوند چنانكه در آيۀ 255 بقره و 3 يونس گذشت ايضا «قُلْ‌ لِلّٰهِ‌ اَلشَّفٰاعَةُ‌ جَمِيعاً لَهُ‌ مُلْكُ‌ اَلسَّمٰاوٰاتِ‌ وَ اَلْأَرْضِ‌» زمر: 44. اين آيات صريح‌اند در اينكه شفيع را بايد خدا منصوب كند و بوى اجازه دهد، آيۀ اخير روشن است كه مطلق شفاعت مال خداست و حكومت آسمانها و زمين از اوست. اوست كه در دنيا اسباب و وسائل زندگى و رحمت و در آخرت واسطه‌هاى شفاعت قرار ميدهد.قاموس قرآن ، جلد4 ، صفحه50
وصف المدخل

آياتى داريم كه ميگويند: هيچ شفيعى نيست مگر پس از اذن خداوند چنانكه در آيۀ 255 بقره و 3 يونس گذشت ايضا «قُلْ‌ لِلّٰهِ‌ اَلشَّفٰاعَةُ‌ جَمِيعاً لَهُ‌ مُلْكُ‌ اَلسَّمٰاوٰاتِ‌ وَ اَلْأَرْضِ‌» زمر: 44. اين آيات صريح‌اند در اينكه شفيع را بايد خدا منصوب كند و بوى اجازه دهد، آيۀ اخير روشن است كه مطلق شفاعت مال خداست و حكومت آسمانها و زمين از اوست. اوست كه در دنيا اسباب و وسائل زندگى و رحمت و در آخرت واسطه‌هاى شفاعت قرار ميدهد.قاموس قرآن ، جلد4 ، صفحه50
شَفَعَهُ‌: أي جعله شفعاً.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد6 ، صفحه3505
الشَّفِيعُ : صاحب الشفاعة. شَفَعْتُ الشيء شَفْعاً من باب نفع: ضممته إلى الفرد. و شَفَعْتُ الركعة: جعلتها ركعتين، و منه قول بعض الفقهاء و الشَّفْعُ ركعتان و الوتر واحدة بعد ثماني صلاة الليل.مجمع البحرين ، جلد4 ، صفحه353
شفع و شفاعت هر دو مصدراند بمعنى منضم كردن چيزى بچيزى. راغب گويد «اَلشَّفْعُ‌: ضَمُّ‌ شَيْ‌ءٍ إِلَى مِثْلِهِ‌» در اقرب الموارد گفته «شَفَعَ‌ اَلْعَدَدَ: صَيَّرَهُ‌ زَوْجاً أَي أَضَافَ‌ إِلَى اَلْوَاحِدِ ثَانِياً». ظاهرا شفاعت را از آنجهت شفاعت گوئيم كه شفيع خواهش خويش را بايمان و عمل ناقص طرف منضم ميكند و هر دو مجموعا پيش خدا اثر ميكنند. با در نظر گرفتن اينكه انگيزانندۀ شفيع، خداست و او دستور داده چنين خواهشى بكند.قاموس قرآن ، جلد4 ، صفحه48
الشَّفَاعَةُ‌: الانضمام إلى آخر ناصرا له و سائلا عنه، و أكثر ما يستعمل في انضمام من هو أعلى حرمة و مرتبة إلى من هو أدنى. و منه: اَلشَّفَاعَةُ‌ في القيامة.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه457
اَلشَّفَاعَة: پيوستن به ديگرى براى اينكه يار و ياور اوست و درخواست‌كننده از او - بيشتر كاربرد شفاعت يعنى پيوستن و انضمام به كسى كه از نظر حرمت و مقام بالاتر از كسى است كه ما دون اوست كه مورد شفاعت قرار مى‌گيرد و از اين معنى شفاعت در قيامت است.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه334

الآيات (3)
طهيَوْمَئِذٍ لَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمٰنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَوْلًا 109
سبأوَ لَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّىٰ إِذَا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ 23
الزمرقُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ 44