اصل مهاجرت بمعنى متاركه غير است و در عرف هجرت از محلّى است بمحلّ ديگر و در عرف قرآن هجرت از دار كفر است بدار ايمان مثل هجرت از مكّه بمدينه در اوائل اسلام.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه139
طبرسى فرموده: مهاجران را بجهت قطع مواصلت و ترك قوم و محلشان مهاجر ناميدهاند و علت آمدن با مفاعله آنست كه هر يك از مهاجران مانند نظير خويش از وطن و قوم خود بريده و مصاحبت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را اختيار ميكردند. نگارنده گويد: بارها در اين كتاب گفتهايم و صاحب مجمع نيز متذكّر شدهاند كه مفاعله لازم نيست هميشه بين الاثنين باشد مثل «سافر زيد - عاقبت اللّصّ» در مهاجرت نيز اگر بين الاثنين نباشد مانعى نيست.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه139
آيا «اَلْمُهٰاجِرِينَ» در اين آيه فقط شامل آنهاست كه بمدينه پس از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله هجرت كردند يا مهاجرين حبشه را نيز شامل است؟ بنظر ميآيد مراد مهاجرانى است كه پس از مهاجرت آنحضرت، بمدينه هجرت كردند و مهاجران حبشه نيز آنگاه كه بمدينه آمدند مشمول آن شدند و باحتمال قوى ميشود گفت كه وصف مهاجرت بآنها كه بحبشه رفتند دو بار شامل ميشود و از اوّل داخل در عموماند. در الميزان گفته: دو قسمت اوّل منطبق ميشود بر آنانكه قبل از هجرت بآنحضرت ايمان آورده و پيش از جنگ «بدر» بمدينه هجرت كرده و آنانكه جلوتر از همه در مدينه ايمان آورده و آنجا را براى خانه اسلام آماده كردند.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه140
اَلْمُهَاجَرَةُ في الأصل: مصارمة الغير و متاركته.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه833
مُهَاجَرَة در اصل ترك كردن ديگرى است.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه500