اَلنَّجْوَى: السر.مجمع البحرين ، جلد1 ، صفحه407
النجوى: السر.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد10 ، صفحه6500
أي مناجاتكم.مجمع البحرين ، جلد1 ، صفحه407
نجوى: بيخ گوشى حرف زدن و سخن سرّى (راز و راز گفتن) اسم و مصدر هر دو بكار رفته است در لغت آمده: «نَجَا فلانا نَجْواً و نَجْوَى سارّه» يعنى پنهانى با او گفتگو كرد ايضا «نَاجَاه مُنَاجَاة: سارّهُ». راغب در علّت اين تسميه گفته: اصل اين كلمه آنست كه در جاى مرتفعى با طرف راز خلوت كنى. بقولى اصل آن نجات است و آن اينكه بكسى در آنچه خلاص و نجات اوست يارى كنى. طبرسى فرموده: نجوى در اصل بمعنى دورى است گوئى نجوى كنندگان خود را از مردم دور ميكنند و بقولى آن از نَجْوَة بمعنى مكان مرتفع است كه سيل بآن نميرسد گوئى متناجيان سخن خويش را بمحلى بالا ميبرند كه كسى كه غير از خودشان بآنجا نميرسد. و از زجاج نقل ميكند: نجوى در كلام آنست كه جمعى يا دو نفر در آن منفرد باشند خواه سرّى بگويند يا آشكار. پس در نجوى بيخ گوشى بودن لازم نيست بلكه آن سخنى است كه دور از اغيار باشد قرآن كريم نيز اين معنى را تأييد ميكند أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اَللّٰهَ يَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَ نَجْوٰاهُمْ وَ أَنَّ اَللّٰهَ عَلاّٰمُ اَلْغُيُوبِ.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه26
نَاجَيْتُهُ - اصلش اينست كه او را بر بلندى زمين هدايت كردى يا از - نجات يعنى ياريش كردى تا آزاد شد. يا او را به رازت مطلع كردى. تَنَاجَى القومُ - در همين معنى اخير است(نجوا كردن و پنهانى رازى را گفتن). نَجْوَى در اصل مصدر است.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه290
النَّجْوى: اسمٌ للصْدَر، قال: و معنى نَجَوْتُ الشيء في اللغة: خَلُّصْتُه و أَلقَيتَه، و يقال: نَجَوْتُ الشيء أَنجوه إذا ناجَيْتَه.تهذیب اللغة ، جلد11 ، صفحه135
نَاجَيْتُهُ. أي: سارَرْتُه، و أصله أن تخلو به في نَجْوة من الأرض. و قيل: أصله من النّجاة، و هو أن تعاونه على ما فيه خلاصه. أو أن تَنْجُوَ بسرِّك من أن يطلع عليك، و تَنَاجَى القومُ، و اَلنَّجْوَى أصله المصدر.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه793
نَجَاه نَجْوا، و نَجْوى: سارّه. و النَّجْوى، و النَّجِىُّ: السِّرّ. و النَّجْوى، و النَّجِىّ: المُتَسَارّون.المحکم و المحیط الأعظم ، جلد7 ، صفحه559