بخوان (يا محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) نام پروردگارت را آنكسىكه خلق كرد (جميع مخلوقات را بر مقتضاى حكمت و آنها را از عدم بوجود آورد بكمال قدرت خود - بخوان خدا را باسماء حسنى او كه در تعظيم اسم تعظيم مسمى است - و باء زايد است يعنى اقرأ اسم ربك) (اكثر مفسّرين برآنند كه اين نخستين سورهايست از قرآن كه نزول يافته است و اوّلين روزى كه جبرئيل بر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نازل شد و آن حضرت بر كوه حراء ايستاده بود كه پنج آيه از اول اين سوره را به او تعليم نمود. و بعضى گفتهاند اولين سوره يٰا أَيُّهَا اَلْمُدَّثِّرُ بوده است و بعضى ديگر اولين سوره را فاتحة الكتاب دانند چنانكه الحاكم أبو عبد اللّه الحافظ باسناد خود از أبى ميسره عمرو بن شرحبيل روايت كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به خديجه عليها السّلام فرمود وقتى من در خلوت و تنهائى هستم ندائى مىشنوم عرض كرد خداوند جز خير براى تو نخواهد خواست بخدا سوگند كه تو اداى امانت مىنمائى و صلۀ رحم مىكنى و گفتار راست دارى - خديجه گويد نزد (ورقة بن نوفل بن اسد بن عبد العزى) (كه پسر عم خديجه بود) رفتيم و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از آنچه ديده بود به او خبر داد ورقه به او عرض كرد وقتى نزد تو آمد دقت كن بشنوى چه مىگويد سپس نزد من آى و مرا خبر ده و چون حضرت به خلوت و تنها شد ندا برخاست كه بگو يا محمّد بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ اَلْعٰالَمِينَ تا رسيد به وَ لاَ اَلضّٰالِّينَ بگو لا اله الّا اللّه. پس به نزد ورقه آمد و اين موضوع را براى او بيان فرمود ورقه گفت مژده باد ترا باز هم مژده باد من شهادت مىدهم كه تو آنكسى هستى كه پسر مريم بشارت آمدن او را داد و بر تو مانند ناموس موسى است و تو پيمبر مرسل هستى و حقّا كه تو مأمور بجهاد خواهى شد پس از اين و اگر من آن روز را ادراك كردم البته با تو جهاد خواهم كرد - و چون ورقه بمرد رسول خدا فرمود او را در بهشت ديدم كه لباس ديبا در برداشت چه او بمن ايمان آورد و مرا تصديق كرد (از مجمع البيان)