مگر كسانى كه ايمان آوردند (و تصديق بوحدانيت خدا نمودند) و كارهاى شايسته كردند (يعنى اعمال صالحه را با خلوص در عبادت كرده و خالصا لوجه اللّه هر عملى را نمودند) براى اين چنين كسان مزدى بىمنّت يا مزدى قطع نشدنى و ابدى است. كسانى كه اسفل سافلين را دوزخ مىدانند در اين آيه گويند يعنى آنها به آتش نخواهند رفت - و كسى كه آن را پيرى مىداند يعنى خرف نخواهند شد هرچند عمرى بس طولانى كنند. و عكرمه گفته است هركس از مؤمنان نيكوكار به ارذل العمر برسد آن عملى را كه در جوانى مىكرده براى او مىنويسد. و ابن عباس گويد: هركس قرائت قرآن كند به ارذل العمر و خرافت مبتلا نخواهد شد. (در حديث از انس است كه گويد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: هركسى بدنيا آيد تا به حد ادراك نرسيده است هر حسنهاى بجاى آورد براى پدر و مادرش نوشته مىشود و هر سيئهاى بجاى آورد نه براى او نه براى والدينش نوشته نمىشود و چون بحدّ ادراك و بلوغ رسيد و قلم بر او جارى شد خداوند به دو ملكى كه با او هستند امر مىكند كه او را محافظت كنند و محكم بدارند - و چون به چهلسالگى رسيد و در اسلام بود خداوند او را از سه بلاى جنون و جذام و برص در امان خواهد داشت - و چون به پنجاه رسد حساب او را تخفيف مىدهد - و چون به شصت رسد خداوند انابه در آنچه واجب است او را روزى گرداند و چون به هفتاد رسد اهل آسمان او را دوست دارند و چون به هشتاد رسد خداوند حسنات او را مىنويسد و از سيئات او در مىگذرد و چون به نود رسد خداوند گناهان گذشته و آينده او را مىآمرزد و او را شفيع اهل بيتش قرار مىدهد و اسم او اسير خدا در زمين است (اسير اللّه فى الارض) و چون به ارذل العمر برسد (كيلا يعلم بعد علم شيئا) خداوند مانند عملى را كه در صحت خود از خيرات مىنمود براى او مىنويسد و اگر گناهى كند نمىنويسد. (صاحب مجمع البيان فرمايد اگر اين خبر صحيح باشد اينكه گناه او نوشته نشود براى زوال عقل و نقصان تمييز اوست كه در اين وقت براى او دست مىدهد) و غير ممنون يعنى غير منقوص يا غير مقطوع يا غير محسوب